مىدارند، و مانند حركت بيمارى در بدن، آرام
آرام به جنبش در مىآيند، سخن پردازى آنها دواست و گفتارشان شفاست، ليكن كردارشان
دردى است درمان ناپذير، بر رفاه و آسايش ديگران حسد مىبرند، و بر سختى و گرفتارى
مردم مىافزايند، و اميدها را به نوميدى بدل مىگردانند، آنها در هر راهى براى خود
كشتهاى، و به سوى هر دلى وسيلهاى دارند، و در هر غم و اندوهى اشكها مىريزند،
مدح و ستايش را به يكديگر وام مىدهند و پاداش خود را انتظار دارند، اگر درخواستى
كنند اصرار مىورزند، و اگر كسى را سرزنش كنند پرده از كار او بر مىدارند و اگر
حكمران شوند ستم را از حدّ مىگذرانند، در برابر هر حقّى باطلى، و براى هر راستى
كجى و براى هر زندهاى كشندهاى و براى هر درى كليدى و براى هر شبى چراغى آماده
كردهاند، اظهار نوميدى و بىطمعى را براى رسيدن به مطامع خود وسيله قرار مىدهند
تا بازار خود را رونق دهند، و متاع خدعه و تزوير خويش را به صورت كالايى ارزنده
رواج بخشند، سخن مىگويند و حقّ را به باطل مىآميزند، به توصيف مىپردازند و باطل
را به صورت حقّ جلوهگر مىسازند، راه را براى فريب دادن مردم هموار گردانيده، و
طريق رهايى آنان را از تنگناى نيرنگهايشان پر پيچ و خم ساختهاند، آنان ياران و
پيروان شيطان و زبانه آتش دوزخند: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ
الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ»[1].
[شرح]
(47071- 47026) امام (ع) در اين خطبه از دو ديدگاه به حمد و ستايش
خداوند متعال پرداخته است، يكى آن كه توفيق طاعت و فرمانبردارى را كه بزرگترين
وسيله رستگارى است نصيب فرموده و ديگر اين كه از گناه و نافرمانى كه سبب بزرگترين
خسران و زيان است دور داشته است.
اين كه خداوند بندهاى را از گناه دور نگه بدارد يا از طريق نواهى و
هشدارهايى است كه در باره لزوم دورى جستن از گناه، و كيفر گنهكاران داده
[1] سوره مجادله (58) آيه (19) يعنى: آنها حزب شيطانند، بدانيد حزب
شيطان زيانكارانند.