است اهانت كنند عيب او را بر زبان مىآورند،
لاغرى و زبونى شخصيّت اجتماعى وى در دوران ظهور حقّ كنايه از حقارت و گمنامى اوست
در زمانى كه عدالت برقرار بوده است، و مقصود از آن دوران قوّت و شوكت اسلام و زمانى
است كه فتنهها پديدار نشده و باطل قدرت نيافته بود، مراد از خفاى صوت، زبونى وى و
عدم توجّه مردم به گفتههاى اوست.
واژه نعير (فرياد) را براى پيدايش باطل استعاره فرموده است، بدين
مناسبت كه باطل از نظر ظهور در جامعه و توانمندى مانند مردى نيرومند است كه با
گستاخى و دليرى فرياد كشد، و امام (ع) ظاهر شدن اين مرد را در ميان مردم و پديد
آمدن آوازه او را در هنگام ظهور و قدرت يافتن باطل به شاخ بز تشبيه فرموده كه با
سرعت و ناگهانى نمايان شود، بى آن كه شرف و شجاعتى دارا بوده و سابقه حسن خدمتى به
دست آورده باشد، بارى، اين از محاسن بلاغت است كه هنگامى كه سخنگو قصد اهانت مخاطب
را دارد او را به چيزى حقير و پست تشبيه كند، و زمانى كه بزرگداشت او را مىخواهد
وى را به چيزى بزرگ و گرانقدر همانند سازد. و توفيق از خداوند است.