خويشتن رحم كرد، و خلاصهاش اين است كه شما
خود را در برابر كارهايى كوچكتر آزموده و بىتابى خود را ديده و دانستهايد، و
روشن است آن كسى كه در برابر اين گونه ناراحتيهاى خرد و اندك جزع و ناشكيبايى
مىكند، به طريق اولى در ميان دو طبقه آتش كه همخوابه سنگ سوزان و همنشين شيطان
است بىتاب و ناشكيبا خواهد بود، چنان كه خداوند متعال فرموده است: «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ^[1]» و در باره همنشينى شيطان فرموده است:
«فَكُبْكِبُوا فِيها هُمْ وَ الْغاوُونَ. وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ[2]» و لشكريان ابليس همان شيطانها هستند، همچنين
فرموده است: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ
نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ[3]» تا آن جا كه فرموده است:
«وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ
مُشْتَرِكُونَ[4]».
(40023- 40003)
فرموده است: أعلمتم أنّ مالكا ... تا زجرته.
آنچه در باره آتش دوزخ فرموده از صفات آتش محسوس اين جهان است و ذكر
اينها براى بيم دادن و ترسانيدن شنوندگان از آتش سوزان جهنّم است.
(40045- 40024)
فرموده است: أيّها اليفن الكبير ... تا السّواعد.
در اين گفتار روى خطاب به پير سالخورده است كه پايش به گور نزديكتر و
براى او سزاوارتر است كه دست از گناه باز دارد، پرسش آن حضرت از چگونگى حال او در
برابر عذابهاى خداوند بر سبيل سرزنش و نكوهش وى در ارتكاب گناه است، طوق آتش محسوس
معلوم است، و طوق آتش معقول عبارت است از تسلّط هيأت بدنى حاصل از اعمال انسان بر
گردن او، و در آمدن قيد و زنجيرهاى آن بر
[1] سوره بقره (2) آيه (24) يعنى: ... هيزم آن، مردم و سنگهاست.
[2] سوره شعراء (26) آيه (94) يعنى: (در اين هنگام) همه آن
معبودان با گمراهان به دوزخ افكنده مىشوند، و همچنين همگى لشكريان ابليس.
[3] سوره زخرف (43) آيه (36) يعنى: هر كس از ياد خدا روبگرداند
شيطانى را بر او بگماريم كه پيوسته همنشين او باشد.
[4] سوره زخرف (43) آيه (39) يعنى: هرگز (اين گفتگوها) امروز براى
شما سودى ندارد زيرا ستم كردهايد و همه در عذاب شريك يكديگرند.