(جران): سينه شتر (استوسق الأمر): كار منظّم و جور شد (رتق): با سكون
و كسر نون، تيره (أوه): با واو ساكن و هاء مكسور كلمه توجّع و براى اظهار درد و
اندوه است (اختطاف و تخطّف): ربودن (عسيب ذنبه): طرف دم آن (أزمع): عزم را راسخ
كرد (أبرد): فرستاد
[ترجمه]
«سپر حكمت را پوشيده، و همگى آداب و شرايط آن را كه عبارت از توجّه و
شناخت و آمادگى است به دست آورده است، حكمت نزد او گمشدهاى است كه پيوسته آن را
مىجويد، و نيازى است كه همواره از آن مىپرسد، در آن هنگام كه اسلام به غربت
گرايد و همچون شترى كه از راه رفتن باز ماند و سينه بر زمين بچسباند، او نيز غربت
گزيند، او بقيّهاى از بقاياى حجّتهاى الهى و جانشينى از جانشينان پيامبران اوست.
سپس آن بزرگوار (ع) فرمود:
اى مردم! من آنچه را كه پيامبران به امّتهاى خود پند و اندرز
دادهاند براى شما بازگو كردم، و آنچه را اوصياى پيامبران براى مردم پس از خود به
جا آوردهاند در باره شما به انجام رساندم. با تازيانه موعظهام شما را ادب كردم
اما استقامت نيافتيد، و وعيدهاى پروردگار را در گوش شما خواندم ليكن به راه
نيامديد، خدا به شما خير دهد!! آيا انتظار پيشوايى غير از مرا داريد كه راه حقّ را
برايتان هموار، و شما را به آن باز آرد؟! بدانيد آنچه از دنيا رو آورده بود پشت
كرده، و آنچه از آن پشت كرده بود رو آورده است، بندگان نيكوكار خدا آهنگ كوچ
كردند، و اندك دنيا را كه فانى است به بسيار آخرت كه باقى است فروختند، برادران ما
كه در صفّين خونشان ريخته شد چه زيانى كردهاند از اين كه امروز زنده نيستند تا
غصّههاى گلوگير خورند و شربت تيره اندوه نوشند؟! به خدا سوگند آنها خداوند را
ديدار كردند و پاداش آنان را بطور كامل عطا فرمود، و پس از ترس و بيم، آنان را در
سراى امن جاى داد، كجايند برادران من كه در راه حقّ گام