اين است كه به هيچ روى تفكّر و انديشه در
خور واجب الوجود نيست، و هر دو مقدّمه در اين قياس روشن و بديهى است، چنان كه پيش
از اين مكرّر گفته شده است.
4- اين كه علم خداوند اعماق پردههاى غيب را مىشكافد، و اين بيان
اشاره است به اين كه دانش او هر پنهان و ناديده را فرا مىگيرد به گونهاى كه هيچ
چيز از او پوشيده نيست و هيچ حاجبى مانع نفوذ علم او نمىباشد.
5- اين كه بر انديشههاى پيچيده و نهفتههاى باطن موجودات احاطه دارد
به اين معناست كه دقيقترين رازهاى درون دلها را مىداند، چنان كه خداوند متعال
فرموده است: «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى[1]».
از اين خطبه است كه در باره پيامبر اكرم (ص) فرموده است: