(موطّدات): گستردهها (طواعيه): فرمانبردارى
(ادلهمام): شدّت تاريكى (حندس): به كسر حاء، شب بسيار تاريك (سفع): كوهها، سفعه:
سياهى مايل به سرخى و بيشتر به رنگ كوهها گفته مىشود.
(يفاع): تپّه و زمين بلند (أنواء): جمع نوء و اين عبارت است از سقوط ستاره
يكى از منازل بيست و هشت گانه ماه در سمت مغرب مقارن فجر و طلوع ستاره رقيب آن از
مشرق در روبروى آن همه شب در همان ساعت تا سيزده روز، همچنين سقوط هر ستارهاى از
منازل بيست و هشت گانه ماه را تا انقضاى سال به جز چهارده روزى كه ايّام جبهه است
نوء گويند.
(تلاشى): نابود شد (رياش): لباس (تلكّو): درنگ (فجاج): راههاى ميان
كوهها (سجف): پردهها (جلجلة): آواز رعد (مرجحّنين): در حالى كه سر به زير
انداختهاند.
(طعمة): خوردنى
[ترجمه]
از نوف بكالى نقل شده كه: امير مؤمنان (ع) اين خطبه را در كوفه براى
ما ايراد فرمود، و او در اين هنگام بر بالاى سنگى كه جعدة بن هبيره مخزومى برايش
نصب كرده ايستاده بود و جبّهاى از پشم بر تن داشت و بند كفش و شمشيرش از ليف
خرما، و پيشانى او مانند زانوى شتر پينه بسته بود، و چنين فرمود:
«ستايش ويژه خداوندى است كه بازگشت خلايق و فرجام كارها به سوى اوست،
او را بر بزرگى احسانش و روشنى برهانش، و بخشش و انعام فراوانش مىستاييم، ستايشى
كه حقّ او را ادا كند و شكر او را به جا آورد و ما را به ثوابش نزديك گرداند و
موجب افزايش احسانش گردد، و از او يارى مىخواهيم يارى خواستن كسى كه به فضل او
اميدوار، و به سود رسانى او آرزومند، و به دفع زيان به وسيله او مطمئنّ، و به جود
و بخشش او معترف و با زبان و عمل در برابر او تسليم و فرمانبردار است، و به او
ايمان داريم ايمان كسى كه از روى يقين به او اميدوار و با ايمان كامل به او باز
گشت، و از سر