responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 649

براى سفر دارايى خود را رها مى‌كند و خيمه‌اش را بر مى‌چيند، از علايق و دلبستگيهاى دنيا بريدند و به سوى آخرت كوچ كردند.

(37280- 37217) پس از اين امام (ع) به ذكر قرآن و فضايل آن مى‌پردازد تا شنوندگان را به پيروى از آن برانگيزد، صفت ناصح را براى قرآن استعاره آورده است، بدين مناسبت كه قرآن پيرو خود را مانند خيرخواهى اندرزگو به انواع مصالح راهنمايى مى‌كند، جمله‌هاى لا يغشّ و هادى الّذي لا يضلّ ترشيح اين استعاره است يعنى قرآن پند دهنده‌اى است كه فريب نمى‌دهد و راهنمايى است كه گمراه نمى‌كند، همچنين صفت محدّث (سخنگو) را براى قرآن استعاره آورده است، و با جمله لا يكذب (دروغ نمى‌گويد) ترشيح داده است، مناسبت استعاره اخير براى اين است كه قرآن مانند سخنگويى راست گفتار، مشتمل بر اخبار و سرگذشتهاى راست و درستى است كه از آن فهميده و دانسته مى‌شود، منظور از مجالست با قرآن همنشينى با حافظان و قاريان آن است كه به وسيله آنها آيات آن استماع مى‌گردد، و در آنها تأمّل و انديشه به عمل مى‌آيد، زيرا در قرآن آيات روشن و نواهى هشدار دهنده‌اى است كه بر بينش كسى كه خواهان آگاهى و بصيرت است مى‌افزايد، و از كورى جهل و ظلمت نادانى مى‌كاهد. پس از اين امام (ع) تذكّر مى‌دهد كه پس از قرآن براى كسى نادارى و فقرى باقى نيست، يعنى پس از نزول قرآن و بيان روشن آن، مردم براى اصلاح امور معاش و معاد خود به هيچ حكم و دستورى نياز ندارند، همچنين فرموده است براى كسى پيش از قرآن هيچ گونه غنا و توانمندى وجود نداشت، مراد اين است كه پيش از نزول قرآن براى نفوس گمراه و نادان هيچ گونه بى‌نيازى از آن وجود نداشته است، بنا بر اين ويژگى است كه به آنان دستور مى‌دهد بهبود دردهاى خود را از قرآن بخواهند و مقصود از دردها بيمارى جهالت است، و براى رفع سختيها و بدبختيهاى خويش از آن كمك جويند، تا آن جا كه بينايى بر مصالح دنيا و آخرت و شناخت خوب و بد امور را از قرآن طلب كنند، (37289- 37281) سپس امير مؤمنان (ع) بزرگترين دردهاى ناشى از

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 649
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست