با خاى نقطهدار نيز روايت شده كه به معناى
از توى دماغ گريه كردن است.
پس از آن كه امام (ع) سفارش فرمود كه مردم زهد حقيقى را پيشه سازند
آنها را به شكيبايى بر فرمانبردارى و بندگى خداوند و محافظت بر اجراى اوامر و
نواهى كتاب او توصيه مىكند، زيرا انسان با در پيش گرفتن زهد و بىميلى و بيزارى
از دنيا مىتواند موانع درون و برون را بر طرف سازد، و با طاعت و عبادت نفس بد كنش
را فرمانبردار نفس مطمئنّه گرداند، و اين نتيجه و پاداش تحمّل سختى در تهذيب نفس و
سلوك در راه خداست، امام (ع) به صبر بر طاعت خدا ترغيب فرموده چون موجب كامل شدن
نعمت الهى است و روشن است كه فرمانبردارى خداوند سبب بزرگى در افاضه نعمتهاى دنيوى
و اخروى پروردگار به انسان است.
سپس آن بزرگوار تأكيد مىكند كه در نگهدارى آنچه دين بدان پا بر جا و
برقرار است كوشا باشند و بدانند كه اگر چيزى از نعمتهاى دنيا را از دست دهند و يا
از آن بىبهره باشند با محافظت بر دين و سلامت آن زيانى نكردهاند، زيرا نگهدارى
دين و عمل به آن متضمّن خير كامل و ابدى اخروى است و آن را با خير دنيا نمىتوان
مقايسه كرد، و در حفظ متاع دنيا سودى نيست، يعنى چنانچه انسان دين خود را تباه و
خود را از قيد آن رها سازد كوشش در حفظ آنچه از دنيا در دست دارد براى او سودى
ندارد، و اين امرى مسلّم و بىنياز از توضيح و اثبات است.
سپس امام (ع) گفتار خود را با دعا براى خود و آنان پايان داده از خدا
مىخواهد كه دلهاى آنها را به سوى حقّ متوجّه سازد، يعنى آنان را ملهم فرمايد كه
حقّ را طلب كنند و به آن هدايت شوند و در راه آن گام بردارند، پس از آن صبر و
شكيبايى براى آنان از خداوند درخواست مىكند، يعنى صبر بر طاعت و شكيبايى از
ارتكاب معصيت. و توفيق از خداوند است.