زد و حال اين كه گروهى كه عثمان را كشتهاند
در حدّ قدرت خود باقى هستند، صدق گفتار آن حضرت روشن است، زيرا بيشتر مردم مدينه
همان كسانى بودند كه بر عثمان شوريده، براى كشتن او گرد آمده بودند، همچنين
گروههاى انبوهى از مردم مصر و كوفه براى اين منظور از شهرهاى خود حركت كرده و پس
از پيمودن مسافتهاى طولانى خود را به مدينه رسانيده، و نيز دستههاى بسيارى از
باديه نشينان ناآگاه و بردگان مدينه نيز به آنها پيوسته بودند و با اجتماع اين
گروهها نيروى عظيمى تشكيل داده، و همدست و همسو انقلابى يك پارچه به وجود آورده
بودند، به همين سبب آن حضرت مىگويد: و القوم المجلبون ... تا يسومونكم ما شاءوا.
روايت شده كه آن حضرت مردم را جمع كرده به وعظ و اندرز آنان پرداخت و
سپس فرمود: كشندگان عثمان به پا خيزند، همگى مردم جز اندكى به پا خاستند، اين عمل
گواه صدق اين گفتار است كه فرموده است: كشندگان عثمان همچنان در حدّ قدرت و نيروى
خود قرار دارند.
با توجّه به اوضاع و احوال مذكور براى آن حضرت امكانى فراهم نبوده كه
بتواند در برابر اين جمعيّت دست به اقدامى بزند.
(35789- 35741) سپس امام (ع) براى پايان دادن به اصرار خونخواهان
عثمان، آنان را مخاطب قرار داده و مىفرمايد: همانا اين امر كارى نابخردانه و
جاهليّت است، و مقصود آن حضرت از اين سخن عمل شورش كنندگان و كشندگان عثمان است،
زيرا كشتن او به مقتضاى شرع نبوده، و اعمال و خلافكاريهايى كه مرتكب شده قتل او را
واجب نمىكرده است [1]،
پس از آن مىفرمايد اين قوم كه در صدد انتقام از آنها بر آمدهايد داراى عوامل و
قدرتند يعنى يار و ياور دارند، و اگر بنا شود از اينها قصاص به عمل آيد، در اين
صورت مردم بطور كلّى سه دسته خواهند شد، اين
[1] آنچه شارح در توضيح اين جمله بيان كرده عين سخنان ابن ابى
الحديد سنّى معتزلى است كه در شرح خود آورده است، رجوع شود به جلد 9 ص 293 شرح
مذكور چاپ قم ليكن ديگران اين سخن امام (ع) را بدين گونه تفسير نكردهاند (مترجم).