«اى برادران من! از آنچه شما مىدانيد
ناآگاه نيستم، ليكن چگونه مرا بر اين توانايى است و حال آن كه گروهى كه مردم را بر
ضدّ عثمان گرد آوردند همچنان در حدّ قدرت و شوكت خود باقى هستند، آنان بر ما فرمان
مىرانند و ما بر آنان چيرگى نداريم، آرى آنها همان كسانى هستند كه غلامان شما با
آنها قيام كرده و باديه نشينان به آنها پيوستهاند، آنها هم اكنون در ميان شما
هستند، و به هر كارى كه بخواهند مىتوانند شما را وادار كنند و آزار برسانند، آيا
شما راهى براى قدرت يافتن برخواستههاى خود مىبينيد؟ همانا دست به اين كار زدن
نادانى و جاهليّت است، اين گروه داراى قدرت و يار و ياورند، مردم در باره اين امر
اگر به جنبش در آيند بر چند دسته خواهند شد، گروهى با شما همراه و همداستانند و دستهاى
خلاف آنچه را شما مىخواهيد خواهانند، و عدّه ديگر نه طالب اينند و نه خواهان آن،
بنا بر اين شكيبايى كنيد تا مردم آرام شوند، و دلها بر جاى خود قرار گيرد، و باز
گرفتن حقّ آسان و ميسّر گردد، پس شتاب نكنيد و بنگريد به شما چه فرمان مىدهم، و
كارى نكنيد كه نيروى ما ضعيف شود، و قدرت ما از ميان برود، و سستى و زبونى به بار
آيد، من در باره اين امر تا آن جا كه ممكن است خويشتندارى خواهم كرد و اگر
چارهاى نيابم آخرين دارو داغ كردن است.»
[شرح]
(35740- 35666) الف، در واژه إخوتاه بدل از ياى متكلم است كه مضاف
اليه مىباشد، و ها در آخر آن براى سكت است.
بايد دانست كه امير مؤمنان (ع) اين سخنان را در باره عذر تأخير قصاص
از كشندگان عثمان ايراد كرده است.
فرموده است: إنّي لست أجهل ما تعلمون.
اين جمله دليل بر اين است كه آن حضرت اجراى اين امر را در نظر داشته
است، امّا خلاصه آنچه در باره علل تأخير اين كار بيان فرموده عدم امكان لازم براى
انجام دادن آن است، از اين رو فرموده است چگونه مىتوان به اين كار دست