برقرار است، آگاه باش برترين بندگان خدا نزد
او پيشوايى است كه خود بر طريق هدايت بوده و ديگران را نيز هادى و راهنما باشد، و
سنّتهاى شناخته شده را بر پا دارد، و بدعتهاى پديد آمده را از ميان ببرد.
بىگمان سنّتها روشن و براى آنها نشانههايى است، و بدعتها نيز پيدا
و داراى علامتهايى است. بدترين مردم نزد خداوند پيشواى ستمگر گمراهى است كه ديگران
نيز به سبب او دچار گمراهى مىشوند، سنّتهاى مأخوذ را از ميان مىبرد و بدعتهاى
رها شده را زنده مىگرداند، همانا من از پيامبر خدا (ص) شنيدم كه مىفرمود: در روز
رستاخيز پيشواى ستمكار را مىآورند در حالى كه او را هيچ ياور و عذر خواهى نيست،
او را در آتش دوزخ مىافكنند و او مانند سنگ آسيا در آتش به گردش در مىآيد، پس از
آن در ژرفاى دوزخ مىافتد و زندانى مىشود.
و من تو را به خداوند سوگند مىدهم مبادا تو آن پيشواى اين امّت باشى
كه كشته مىشود، زيرا پيش از اين گفته مىشد: در اين امّت پيشوايى كشته مىشود كه
درهاى كشت و كشتار تا روز قيامت به روى اين امّت باز مىگردد، و اين رويداد كارها
را بر آنها مشتبه مىكند و فتنهها را در ميان آنها مىگستراند، بطورى كه حقّ را
از باطل تميز نمىدهند و در امواج اين فتنهها غوطهور شده، درهم و برهم و آميخته
مىگردند. پس تو با اين سنّ بالا و گذشت عمر براى مروان، مركب سوارى مباش كه هر جا
بخواهد تو را براند.
عثمان در پاسخ آن حضرت گفت: با مردم گفتگو كن مرا مهلت دهند تا
ستمهايى را كه بر آنان شده بر طرف كنم، امام (ع) فرمود: آنچه مربوط به مدينه است
مهلتى در آن لازم نيست، و آنچه بيرون آن است، مهلت آن تا وصول دستور تو به آن
جاست.»
[شرح]
(34456- 34184) خلاصه اين گفتار اين است كه امام (ع) با نرمى از
عثمان مىخواهد كه خشنودى مردم را فراهم كند، از اين رو او را در علم داراى مقام و
منزلت مىخواند، و او را به احكام شرع دانا و به سنّتهاى جارى در زمان پيامبر اكرم
(ص) آگاه