مىدانيم دوستى دنيا ريشه تمام گناهان است [1] و همين خطا و گناه است كه انسان را از درجات
نعيم به دركات جحيم مىكشاند.
(33408- 33339)
فرموده است: فإنّ اللّه جعل محمّدا (ص) ... تا داعى ربّه.
اين سخن استدلالى است بر اين كه فرموده است: و إلّا فلا يأمن الهلكة.
توضيح مطلب اين كه خداوند متعال پيامبر گرامى (ص) را نشانه قيامت و
علامت نزديكى آن و مژده دهنده بهشت و بيم دهنده عذاب قرار داده و او را بر احوال
آخرت آگاه ساخته است، سپس پيامبر خدا (ص) با شيوهاى كه بيان شد و گوياى نفرت و
دشمنى آن حضرت با دنيا و پرهيز او از آن است عمرش را گذرانيد و از جهان رفت، و
بىگمان اگر رغبت و اعتماد به دنيا، و اتّخاذ رويهاى خلاف اين شيوه، موجب هلاكت
ابدى نبود، پيامبر خدا (ص) از دنيا دورى نمىگزيد و از آن بيزارى نمىجست، ليكن او
از آن دورى جست چون گرايش بدان موجب هلاكت و نابودى بود، بنا بر اين تأسّى به
پيامبر گرامى (ص) در پشت پا زدن به دنيا واجب است و كسى كه به آن بزرگوار در اين
باره اقتدا نكند مصون از هلاكت نيست. در برخى از نسخهها واژه علما به كسر عين
روايت شده است، كه در اين صورت مجازا از باب اطلاق نام مسبّب بر سبب به كار رفته
است، زيرا پيامبر اكرم (ص) سبب حصول علم و يقين به وقوع قيامت است. اين كه فرموده
است:
رسول گرامى (ص) سنگى بر روى سنگى ننهاد كنايه از اين است كه بنايى بر
پا نساخت.
پس از اين امام (ع) به عظمت منّتى كه خداوند به سبب نعمت وجود پيامبر
اكرم (ص) بر مردم نهاده، و او را مقتدا و رهبر خلايق قرار داده تا از او پيروى
كنند و در پى او گام بردارند اشاره مىكند و آن را بزرگ مىشمارد، و در دنبال اين
مطلب برخى از احوال خود را كه در باره ترك دنيا و اعراض از لذّات آن به پيامبر