خداوند نخواست، زيرا او گياه زمين را
مىخورد، و از بسيارى لاغرى و فرو ريختن گوشت بدنش سبزى گياه از پشت پرده شكمش
ديده مىشد.
و چنانچه بخواهى روش سوّمين پيامبر را برايت بازگو كنم، يعنى داود
(ع) كه درود خدا بر او باد، داراى مزامير و قارى بهشتيان، او به دست خويش از ليف
خرما زنبيلها مىبافت و به همنشينان خود مىگفت كدام يك از شما اينها را برايم
مىفروشد؟ وى از بهاى آنها گرده نان جوى فراهم مىكرد و مىخورد.
و اگر بخواهى در باره عيسى بن مريم عليه السلام سخن بگويم، او سنگ را
بالش خود قرار مىداد و جامه زبر مىپوشيد و طعام خشن مىخورد و نان خورش او
گرسنگى بود، چراغ شبش مهتاب، و سر پناهش در زمستان خاوران و باختران (اين طرف و آن
طرف) زمين بود، ميوه و سبزى خوشبوى او گياهى بود كه از زمين براى چهار پايان
مىروييد، او نه همسرى داشت كه وى را شيفته خود كند و نه فرزندى كه او را دچار
اندوه سازد، و نه مالى كه او را به خود مشغول گرداند و نه طمعى كه وى را به خوارى
افكند، پاهايش مركب او و دستهايش خدمتكار وى بود.
از پيامبر پاك و پاكيزه خود كه درود خدا بر او و خاندانش باد پيروى
كن، زيرا او نمونه است براى كسى كه بخواهد تأسّى كند، و انتسابى شايسته است براى
كسى كه بخواهد منتسب شود، محبوبترين بندگان نزد خداوند كسى است كه به پيامبر او
اقتدا كند، و به دنبال او گام بردارد. او لقمه دنيا را با اطراف دندان مىخورد (نه
به پرى دهان)، و به دنيا توجّهى نداشت. از همه مردم دنيا بيشتر پهلويش از آن تهى،
و شكمش از همگان گرسنهتر بود، دنيا به او پيشنهاد شد ليكن از پذيرفتن آن خوددارى
كرد، او آن چيزى را كه خداوند دشمن داشته، دانست و دشمن داشت، و آنچه را خداوند
حقير شمرده او نيز حقير شمرد، و چيزى را كه خداوند خرد و كوچك دانسته او نيز خرد و
ناچيز مىدانست. و اگر در ما جز دوستى آنچه را خدا و پيامبرش دشمن داشته و
بزرگداشت آنچه را كه خداوند كوچك و حقير شمرده چيز ديگرى نبود براى