(شول): شتر مادّهاى است كه شيرش خشك شده و پستانش بالا رفته و هفت
ماه از زاييدنش گذشته است، مفرد آن بر خلاف قياس شائله است.
(ارتباك): آميختگى (حمة العقرب): نيش كژدم و اين محلّ زهر آن است.
(رتاج): بستن
[ترجمه]
«ستايش ويژه خداوندى است كه «حمد» را كليد ياد خود، و سبب مزيد فضل و
احسان، و راهنماى نعمتها و بزرگواريش قرار داده است.
اى بندگان خدا! روزگار بر پسينيان همان گونه مىگذرد كه بر پيشينيان
گذشته است، آنچه از آن سپرى شده باز نمىگردد و آنچه در آن هست جاودانى نيست، آخر
كار آن همچون آغاز اوست، مصيبتهاى آن همانند و دلايل آن مؤيّد يكديگرند، گويا براى
رساندن به قيامت، شما را مانند ساربانى كه شتران فارغ از زايمان را با شتاب
مىراند به سرعت به پيش مىبرد، پس كسى كه توجّهش را به غير خود مشغول سازد در
تاريكيها حيران و در تباهيها سرگردان شود، و شيطانهايش وى را به سركشى وادار كنند،
و كردار بدش را در نظرش نيكو آرايش دهند، آرى بهشت، مقصد پيشتازان، و آتش، سرانجام
تقصير كاران است.