كه قرآن حامل آنها بوده و آگاهى بر آنها جز
براى افرادى معدود ميسّر نيست، و در عين حال اوج فصاحت و شيرينى و گوارايى محتواى
آن است.
امّا گفتار آن بزرگوار در باره آنچه از پيامبر اكرم (ص) پرسش فرموده
و پاسخ پيامبر (ص) به او، بسيارى از محدّثان از طريق آن حضرت از رسول گرامى (ص)
روايت كردهاند كه به او فرموده است: خداوند جهاد با فتنهگران را بر تو واجب
ساخته است چنان كه جهاد با مشركان را بر من واجب كرده است. امام (ع) فرمود:
من گفتم اى پيامبر خدا! اين چه فتنهاى است كه جهاد در برابر آن بر
من واجب شده است؟ فرمود: اين فتنه را گروهى پديد مىآورند كه بر يگانگى خدا و
پيامبرى من گواهى مىدهند، امّا با سنّت من مخالفت مىكنند، گفتم اى پيامبر خدا به
چه حجّتى با آنها بجنگم در حالى كه همان گونه كه من اقرار به شهادتين دارم آنها
نيز شهادت مىدهند، فرمود: به دليل بدعتهاى آنها در دين و مخالفت آنها در اين امر،
گفتم اى پيامبر خدا! تو مرا به فوز شهادت وعده دادهاى از خداوند بخواه در آن شتاب
فرمايد و آن را در پيش روى خودت مقدّر گرداند پيامبر (ص) فرمود: در اين صورت چه
كسى با ناكثان و قاسطان و مارقان كارزار مىكند آگاه باش كه من به تو وعده شهادت
دادهام و شهيد خواهى شد بر فرق سرت شمشير زده مىشود و از خون آن محاسنت خضاب
خواهد شد در اين هنگام شكيبايى تو چگونه خواهد بود، گفتم اى پيامبر خدا! اين از
موارد صبر نيست بلكه جاى شكر و سپاس است فرمود: آرى درست است پس خود را براى
مبارزه با دشمنان آماده كن زيرا مورد خصومت و دشمنى هستى، گفتم اى پيامبر خدا كاش
اندكى روشنتر بيان مىكردى فرمود: همانا امّتم پس از من مورد فتنه و آزمايش قرار
مىگيرند، قرآن را تأويل و به رأى خود عمل مىكنند، شراب را نبيذ، و حرام را هديّه
و ربا را داد و ستد خوانده و حلال مىشمارند كتاب خدا تحريف مىشود و سخنان گمراه
كننده غلبه مىيابد پس در اين هنگام تو پلاس خانه خود باش تا اين كه امر بر عهده
تو افتد و هنگامى كه تو آن را عهدهدار شوى دلها جوشان و نگران شود، و