responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 463

إِلَيْهَا- يَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ وَ يَرْتَفِعُ إِذَا ارْتَفَعَتْ- لَا يُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْكَانُهُ- وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ- وَ يَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَيْشِهِ وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ- فَسُبْحَانَ الْبَارِئِ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ (31596- 31309)

[لغات‌]

(خفّاش): مفرد و جمع آن خفافيش به معناى شب‌پره است و اين از خفّش مشتق است كه به معناى ضعف بصر از اصل خلقت است.

(ردع): بازداشت (سبحات إشراقها): شكوه تابش آن (إسداف): مصدر أسدف اللّيل مى‌باشد يعنى شب تاريك شد.

(وضح النّهار): روشنى روز (شظايا): تكّه‌ها (انحسرت): ناتوان شد.

(مساغ): راه (بلج): مفرد آن بلجة، نخستين سپيده صبح، گاهى هم مصدر است (إئتلاق): درخشش (غسق الدّجنّة): تاريكى شب (وجار الضبّ): لانه سوسمار

[ترجمه‌]

«ستايش ويژه خداوندى است كه اوصاف از بيان كنه ذاتش درمانده، و عظمتش خردها را باز داشته از اين كه بتوانند براى رسيدن به منتهاى قدرت و سلطنتش راهى بيابند.

اوست خداوند بحقّ و آشكار، ثابت‌تر و نمايانتر است از هر چه چشمها مى‌بينند، خردها نتوانسته‌اند او را در حدّى محدود كنند تا شبيهى برايش بيابند، و اوهام ناتوانند كه او را اندازه‌گيرى و بر او احاطه يابند تا مثالى براى او انگارند، آفريدگان را بى‌هيچ نمونه قبلى، و بى‌مشورت مشاورى، و بى‌كمك ياورى بيافريد و با فرمان خود آفرينش آفريدگان را به انجام رسانيد، و همه به اطاعتش اعتراف كردند، و بى‌هيچ ردّى فرمانش را پذيرفتند، و بى‌چون و چرا تسليم شدند.

از لطايف صنعت و شگفتيهاى آفرينش او رازهاى پيچيده و حكمت‌آميزى است كه در اين خفّاشان (شب‌پره‌ها) وجود دارد و به ما نشان داده است. همينهايى كه روشنايى روز كه گشاينده چشم هر جاندارى است‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 463
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست