responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 45

برخاسته‌اند، و واژه أخلاف را استعاره، و بدان به انواع دست‌آوردها و خوشيهاى دنيا اشاره فرموده است و با ذكر واژه رضاع كه به معناى شير خوردن بچّه از مادر است استعاره را ترشيح داده و با تشبيه دنيا به ماده شتر، خوردن از پستان آن را بطور كنايه بيان فرموده است.

(20332- 20314)

فرموده است: و صادفتموها ... تا غير موجود.

واژه خطام (مهار) و وضين (تنگ چهار پا) را به گونه استعاره آورده، و آن را با واژه‌هاى قلق (اضطراب) و جولان (تاخت و تاز) ترشيح داده و به نحو كنايه بيان فرموده كه برخورد آنها با دنيا پس از پيامبر خدا (ص) روند صحيحى نداشته و آن چنان كه سزاوار بوده، اعمال آنها در چارچوب دين جريان نداشته است، و اين به سبب ضعف حاكمان بوده است كه نتوانسته‌اند تباهيها را از جامعه مسلمانان دور و امور آنها را اصلاح كنند، و وضع آنها شبيه ناقه‌اى بوده كه تنگ جهاز آن سست، و مهارش لرزان و رفتارش نامنظّم و حالش ناموزون باشد، چنين مركبى پيوسته در معرض ناآرامى و بى‌قرارى است، و ممكن است در حالى كه حركت مى‌كند برگردد و سوار خود را بر زمين زند و به هلاكت برساند. سپس فرومايگى و پستى بنى اميّه را بيان، و حرام را از نظر آنان به سدر بى‌خار تشبيه مى‌فرمايد، و وجه شباهت اين است كه بيمهايى كه خداوند بر ارتكاب محرّمات و منهيّات داده به منزله خار در درخت سدر مى‌باشد كه همان گونه كه خار در جهت خود مانع دسترسى به ميوه درخت است، وعيدهاى خداوند نيز مانع ارتكاب محرّمات و منهيّات مى‌باشد، و چون برخى از امّت اسلام نواهى و وعيدهاى إلهى را از خود دور شمرده و متوجّه خود نمى‌دانستند، و آنچه را حرام بود به جا مى‌آوردند، اين وضع به منزله دست يافتن به درخت سدر بى‌خار شمرده شده است كه دسترسى و بهره‌بردارى از آن آسان مى‌باشد. و اين كه فرموده است حلال آن از دسترس دور و غير موجود مى‌باشد، يعنى در ميان اين قوم كه بنى اميّه‌اند چنين است، و جائلا و قلقا در جمله حال مى‌باشند.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست