پانزدهم: در باره تنزيه حقّ تعالى است از
اين كه پرسيده شود: او چگونه است؟ زيرا اين پرسش از چگونگى و حالت است، و در اين
صورت چنان كه فرموده است، اين كس توصيف خدا را خواسته است، و روشن كرديم كه خداوند
منزّه از كيفيّات و صفات است.
شانزدهم: خداوند منزّه است از اين كه پرسيده شود در كجاست؟ زيرا اين،
پرسش از جا و مكان است كه هر دو از لواحق جسم است، و ما بيان كرديم كه خداوند از
جسميّت و لوازم آن منزه است، بنا بر اين خداوند متعال از قرار داشتن در مكان منزّه
مىباشد، امّا با علم و احاطه خود، در همه جا حاضر است.
(30627- 30612)
هفدهم: اين كه فرموده است: عالم إذ لا معلوم ... تا مقدور.
معناى علم و ربوبيّت و قدرت خداوند پيش از اين شرح داده شده و
دانستهايم كه ظرف زمان إذ به تقدّم ذاتى حقّ تعالى بر همگى مخلوقات و معلولات خود
اشاره دارد بديهى است چون اين تقدّم در نظر گرفته شود در مىيابيم كه در آن هنگام
هيچ معلوم و مربوب و مقدورى جز ذات مقدّس بارى تعالى موجود نبوده، بلكه واجب است
وجود هر موجود و معلومى را متأخّر از ذات حقّ بدانيم، خواه اين كه طبق اعتقاد
متكلمان همگى موجودات حادث باشند و يا به گفته پيشينيان برخى از آنها حادث باشد، و
توفيق و عصمت از گناه و خطا از خداوند است.