اين جمله به گونه اعتراض و تأكيد بر شگفتى
آن حضرت از چگونگى احوال اين دنيا پرستان است، و مانند اين است كه فرموده باشد،
اينان با اين جنگ و نزاعى كه بر سر اين مردار دارند بزودى از يكديگر بيزارى خواهند
جست. بديهى است اداى سخن به اين گونه، براى دورى جستن از نزاع بر سر دنيا در
شنوندگان مؤثّرتر است.
(30366- 30300)
فرموده است: ثمّ يأتي بعد ذلك طالع الفتنه الرِّجوف.
مراد از اين فتنه حمله تاتار و مغول است زيرا اين حادثه موجب زوال
قدرت عرب گرديد، يكى از شارحان گفته است آن فتنه اشاره به حوادثى است كه در آخر
الزمان روى خواهد داد، مانند فتنه دجّال، ذكر واژه رجوف (بسيار تكان دهنده) اشاره
به وقايع هراس انگيز، و اضطراب امر اسلام در اين رويدادهاست، و منظور از طالع فتنه
مقدّمات و اوايل آن است، به كار بردن صفت قاصمة (شكننده) كنايه از اين است كه اين
فتنه خلق بسيارى را نابود خواهد كرد، واژه زحوف را براى آن فتنه، به مناسبت شباهت
آن به دلير مردى كه در جنگ پيوسته بر حريفان يورش مىبرد و به سوى آنها رو مىآورد
استعاره فرموده است.
پس از اين امام (ع) به بيان تأثيرات اين فتنه در مردم مىپردازد، و
مىفرمايد:
دلهاى گروهى كه در راه خدا گام برمىدارند، دچار كژى و انحراف شده از
راه راست باز مىگردند، و مردانى كه از سلامت دين برخوردارند گمراه شده و با
ارتكاب معاصى، خود را به هلاكت اخروى گرفتار مىسازند، در هنگام هجوم اين فتنه
اختلاف آراء در باره دين خدا، زياد مىگردد، و نظريّات درست با افكار نادرستى كه
در ميان مردم پديد مىآيد درهم و مشتبه مىشود، به گونهاى كه مردم نمىتوانند راه
حقّ و طريق مصلحت را بشناسند، و هر كس در برابر اين حوادث مقاومت و در دفع آنها
بكوشد دستخوش تباهى و نابودى مىگردد، واژه تكادم (گاز گرفتن) را براى رهبران و
سردمداران اين فتنه كه بر سر قدرت با يكديگر به جنگ و ستيز مىپردازند، و يا براى
سلطه جويى آنها بر ديگران، استعاره آورده است، و اينها