responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 390

يعنى در پايان كار، از من كالبدى بى‌جان و بى‌حركت خواهيد يافت، كه آنچه را از خردمندى و سخنورى و نيرومندى او به خاطر داريد از دست داده، و حركت او به سكون، و نطق او به سكوت مبدّل گشته است، و براى اين كه آنها را دوباره مورد وعظ و اندرز قرار دهد مى‌فرمايد: تا اين كه از سكون و بى‌حركت ماندن چشمهايم، و از كار افتادن اعضايم بر اثر مرگ، پند و عبرت گيريد.

(29857- 29843)

فرموده است: فإنّه أوعظ للمعتبرين من المنطق البليغ.

اين سخنى حقّ و درست است كه طبع انسان از مشاهده آنچه در آن عبرت و موعظه است، بيشتر متأثّر مى‌شود، و زيادتر پند مى‌اندوزد تا اين كه همان را به زبان براى او توصيف كنند و شرح آن را به گوش او برسانند، هر چند با رساترين عبارات و شيواترين كلمات باشد.

پس از اين امام (ع) با آنها آخرين خدا حافظى را به جا مى‌آورد:

فرموده است: و داعيكم (انشاء است نه خبر) وداع امرى‌ء مرصد للتّلاقي، يعنى: وداع و بدرود من با شما وداع مردى است كه آماده و مهيّاى لقاى پروردگار شده است.

(29874- 29858)

فرموده است: غدا ترون أيّامى ... تا آخر.

اين گفتار امام (ع) تذكّر و هشدارى است در باره فضيلت و برترى خودش، تا اين كه پيروانش بر متابعت از او پايدار و استوار باشند، و آنانى كه بر فضيلت او آگاهى ندارند، و مقام او را در ميان مردم نمى‌دانند، هنگامى كه از ميان آنان رخت بر بندد، و ستمكاران زمام امور آنها را به دست گيرند، و ناگزير پرده‌هاى غفلت و بى‌خبرى از پيش چشم بصيرت آنها برداشته شود، راه خدا را در پيش گيرند، و زمانى كه اعمال زشت كسانى را كه بر جاى او نشسته‌اند بنگرند، منزلت و برترى او را بشناسند، و بدانند كه مبارزه‌ها و جنگهاى او و مطالبه خلافت، براى رسيدن به مقاصد دنيوى نبوده، بلكه براى بر پا داشتن دين حق، و شيوه‌هاى عدل، و خشنودى خداوند متعال بوده است.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 390
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست