مىساخت، جز آن كسانى كه پيوستن آنها به
ديگران امكان نداشت و يا اميدى نسبت به آنان باقى نبود. برخى از رهروان راه حقّ
گفتهاند: واژههاى حسير و كسير (درمانده و شكسته) كنايه است از كسى كه پاى خرد او
به سبب كمى بينش و كژى ادراك از سير در طريق الى اللّه باز مانده، و پيامبر اكرم
(ص) به دستگيرى و فريادرسى او پرداخته، و با چاره جوييها و انگيزههاى مختلف، او
را به سوى دين كشانيده و به اندازه ممكن، او را از عقايد صحيح و اعمال پسنديده
برخوردار فرموده است، و غرض از پيمودن راه شريعت نيز همين است.
(20179- 20175)
فرموده است: إلّا هالكا لا خير فيه.
مراد كسى است كه پيامبر اكرم (ص) از اصلاح آن نوميد است، زيرا داناست
به اين كه او اصلاح شدنى نيست مانند ابو لهب و ابو جهل و جز اين دو.
(20187- 20186)
فرموده است: فاستدارت رحاهم.
واژه «رحا» را براى اجتماع و بلندى يافتن آنان بر ديگران استعاره
فرموده است، چنان كه قطعه يا بخشى از زمين بر اثر تراكم خاك و مانند آن مرتفع
مىشود.
(20225- 20201)
فرموده است: و استوسقت في قيادها.
اشاره به اعرابى است كه فرمانبردارى كردند، و در برابر اسلام گردن
نهادند، و واژههاى اتّساق و قياد را از آن جهت استعاره فرموده كه آنان را به
شترانى كه به دور ساربان گرد آمده و براى جلودار آنها منظّم شدهاند تشبيه فرموده
است. و واژه خاصره را براى باطل استعاره آورده و با ذكر لأبقرنّ آن را ترشيح داده
است، و اين به ملاحظه شباهت باطل است به حيوانى كه آنچه را گرانبهاتر از خود اوست
مىبلعد، و كنايه بر جدا شدن حقّ از باطل دارد. و توفيق از خداوند است.