مىكند، خواسته شده كه مانند تشنهاى كه
براى دست يافتن به آب در حركت است، به سوى او بشتابد، و وجه مشابهت ميان اين دو،
لزوم شتاب در حركت و كوشش مشتاقانه براى وصول به مطلوب است. در عبارت الجنّة تحت
أطراف العوالي اشاره است به اين كه خواست آن بزرگوار، رهسپار شدن مردم به سوى خدا
به وسيله جهاد است، و با ذكر بهشت آنان را به آن جذب و تشويق فرموده است، اين كه
در عبارت مذكور بهشت تحت ... نيزهها گفته شده و از جهات ششگانه تنها اين جهت ذكر
گرديده براى اين است كه غرض از كوششها و مجاهدتها براى نيزه زدن در راه خدا داخل
شدن به بهشت است، و اين كوششها و تلاشها در زير نيزهها انجام مىگيرد، از اين رو
واژه بهشت بر همين حركات و اعمال كه هدف آنها رسيدن به بهشت است اطلاق شده است، و
اين از باب نامگذارى شيء است به نام غايت و نتيجه آن، سپس امام (ع) در دنبال
بيانات خود به كسانى كه با او به جنگ برخاستهاند نفرين مىكند كه چنانچه دعوت حقّ
او را نپذيرند، خداوند آنان را به پريشانى و نابودى گرفتار فرمايد، پس از آن آنها
را بيم مىدهد كه بدون آنچه ذكر فرموده شاميان مواضع خود را ترك نخواهند كرد، و از
جنگ دست باز نخواهند داشت، الطّعن الدّارك يعنى: نيزه پى در پى، عبارت يخرج منه
النّسيم كنايه است از اين كه بدنهاى آنها با زدن نيزههاى پياپى آن چنان دريده و
سوراخ شود كه نفس از آن برآورند، اين واژه به صورت نسم، همچنين قشم با قاف و شين
معجمه نيز روايت شده و اين به معناى گوشت و پيه است، ولى اين روايت بعيد به نظر
مىآيد.