responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 227

دلير مردان خود نسپاريد، و ... زيرا پرچم، محور نظم سپاه، و اساس كار و فعاليّت آن است، و ما دام كه پرچم برپا و در اهتزاز است، سپاهيان دلگرم و قويدل مى‌باشند، از اين رو در نظام جنگ ضرورى است پرچم به دست دليرترين مردان سپاه داده شود، و گفتار آن بزرگوار كه: فإنّ الصّابرين ... تا فيفردوها در مقام بيان ويژگيهاى پرچمدار و رزمندگانى است كه در گرداگرد پرچم از آن نگهبانى مى‌كنند، امام (ع) مى‌فرمايد: اينان بايد در برابر حقايق تلخ و واقعيّتهاى سختى كه بى‌ترديد در پيش دارند از بردبارى و شكيبايى بسيار برخوردار باشند، تا بتوانند با چالاكى و پايدارى پرچم را نگهبانى و اطراف آن را پاسدارى كنند، و اين سخن به منظور برانگيختن اين صفات در آنهاست، عبارت لا يتأخّرون عنها ... تا فيفردوها، بيان چگونگى معناى خالى گذاردن پيرامون پرچم است كه پيش از اين از آن نهى فرموده بود، واژه‌هاى فيسلموها فيفردوها بنا به تقدير أن منصوبند، زيرا جواب نفى مى‌باشند.

(25425- 25423)

9- فرموده است أجزء امرؤ قرنه‌

هر كس با هماوردش بجنگد و او را از پاى در آورد.

(25486- 25427)

10- آسى أخاه بنفسه‌

و فعل أجزء در جمله پيش هر دو ماضى بوده و معناى امر دارند، و تقدير جمله قبل ليجزى امرؤ قرنه مى‌باشد و قرن به معناى دشمن و حريف جنگى است، يعنى هر كسى بايد با حريف خود درگير و در برابر او ايستادگى كند، و در جمله دوم تقدير آن ليواس أخاه بنفسه مى‌باشد، يعنى: با جان خويش نسبت به برادرش هميارى و مواسات كند، و بر اثر اعتماد به برادر همرزمش از برابر حريف خود نگريزد تا اين كه حريف او با همآورد برادرش همدست شود و او را از پاى در آورد. سپس بى‌فايده بودن فرار را در جنگ به آنان يادآورى مى‌كند، براى اين كه فايده‌اى كه در فرار تصوّر مى‌شود در امان ماندن از مرگ است در حالى كه انسان هيچ‌گاه از مرگ مصون و در امان نيست، چنان كه خداوند متعال فرموده است: «قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 227
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست