است به اين معناست كه دنيا با لذّات مورد
عنايت پروردگار نيست، از اين رو خير محض نمىباشد، بلكه هر چه بر حسب امكان در اين
دنيا خير شمرده مىشود، شرّى در برابرش قرار دارد كه آن را مشوب مىسازد، با در
نظر گرفتن اين كه خير دنيا در برابر خوبيها و نعمتهاى آخرت اندك و ناچيز است.
2- براى تربيت مردم دستورهايى بدين شرح مىدهد:
اوّل- اين كه اداى واجبات الهى را از جمله چيزهايى كه از او درخواست
مىكنند قرار دهند، غرض اين است كه به آنچه خداوند بر آنها واجب كرده محبّت و
دلبستگى داشته باشند، و انجام آنها را مانند چيزهاى ديگر از قبيل مال و غيره كه از
او مسألت مىكنند، از وى بخواهند، و بر اداى آنها مواظبت كنند.
دوّم- درخواست از خدا در راه اداى حقوق اوست، و اداى حقوق او آن چنان
كه از بندگان خواسته است جز با يارى و توفيق و امداد او ميسّر نيست، منظور از اين
تذكّر اين است كه اداى حقوق الهى را مهمّ بشمارند و به آن شيفتگى و دلبستگى داشته
باشند، چنان كه در دعايى كه از معصوم (ع) رسيده آمده است:
أللّهمّ إنّك سألتنى من نفسى ما لا أملكه إلّا بك، فاعطني منها ما
يرضيك عنّى يعنى: بار خدايا! تو از من چيزى را خواستهاى كه جز به يارى تو
نمىتوانم آن را داشته باشم، پس آنچه از آن تو را خشنود مىگرداند بر من ببخشاى.
سوّم- اين كه نداى مرگ را كه آنان را به سوى خود فرا مىخواند، به
گوشهاى خويش برسانند، مراد اين است كه خواستار شنيدن هر سخنى باشند كه آنها را از
مرگ و سختيهاى آن مىترساند، و اين كار با شركت در مجالس ذكر و درس گرفتن از زاهدان
و پارسايان ممكن است، بديهى است فايدهاى كه از يادآورى مرگ حاصل مىشود اين است
كه لذّات غفلتانگيز دنيوى را تيره و مكدّر مىسازد. چنان كه آن حضرت فرموده است:
أكثروا ذكر هادم اللذّات يعنى: ويران كننده خوشيها را زياد ياد كنيد.
3- ديگر بيان حال زاهدان و كسانى است كه از دنيا رو گردانيدهاند، تا
آن