4- گفتهاند: احتمال دارد مراد از آسمان،
سماى جود خداوند، و منظور از زمين، جهان انسانى باشد بنا بر اين به حركت در آوردن
آسمان عبارت از اين است كه استحقاقها بر حسب قابليّت موجودات در لوح قضاى إلهى
معيّن گردد، و منظور از شكافتن آسمان، ريزش باران است، و مراد از لرزش زمين هرج و
مرج ميان ابناى بشر است، و از جا كندن كوهها و پراكندن و كوبيدن آنها بر يكديگر
عبارت از نابود گردانيدن جبّاران و دشمنان قانون خداست كه به كشتار يكديگر
مىپردازند، و همه اين حوادث به سبب عوامل قهرى كه منشأ آن بيم از هيبت پروردگار
متعال است اتّفاق مىافتد، و اين كه فرموده است آنهايى را كه در درون زمين جا
دارند بيرون مىآورد، و زندگى دوبارهاى به آنان مىبخشد اشاره است به اين كه
قانون يا ناموس ديگرى جانشين ناموس فعلى جهان مىشود، و اقوامى كه از آن پيروى
مىكنند نوع تازهاى از مخلوقات خواهند بود، و معناى جدا كردن آنها به دو دسته كه
يكى از آنها را مورد انعام قرار مىدهد، و از ديگرى انتقام مىگيرد روشن است، زيرا
دستهاى از اينها آمادهاند كه از قانون شرعى و ناموس دينى پيروى كنند و به آن
معتقد شوند، و همينها هستند كه مورد انعام قرار مىگيرند و اجر و پاداش خواهند
گرفت و دسته ديگرى كه از ناموس إلهى روگردان شده و قانون شرع را پيروى نمىكنند
مورد انتقام قرار مىگيرند، و عذاب و عقوبت خواهند ديد.
امّا وضع اين دو گروه و آنچه پس از مرگ براى هر يك آماده شده، بر
اساس آنچه قرآن كريم بدان ناطق است و آنچه الفاظ شريف اين خطبه بر آن دلالت دارد،
همچنين بنا بر تأويلهاى كسانى كه از ظواهر آيات و اخبار عدول كردهاند، اجر و
پاداش اهل طاعت و قرار گرفتن آنها در جوار رحمت پروردگار، و در نظر گرفتن كمال
مطلق براى آنهاست، و مراد از خلود در سراى امن او، اين است كه دسته مذكور هميشه در
اين نعمتها باقى و مخلّد خواهند بود، و فنا و نابودى براى آنها نيست، و اين مطلب
با احكام شرعى و دلايل عقلى مطابقت دارد، و اين كه