responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 114

مربوط به بخش مقدّم مغزند لذا زبان به تباهى و نابودى نزديكتر است، علاوه بر اين، شرايط تحقّق گويايى، از شنوايى بيشتر است زيرا وجود گويايى بستگى به زبان و آواز و سلامت مخارج اداى حروف و صحت مجارى تنفّس دارد، و هر چيزى شرايط وجودى آن بيشتر باشد، تباهى آن سريعتر است. امّا اين كه گوش زودتر از چشم از كار مى‌افتد براى اين است كه محلّ رويش اعصاب شنوايى نسبت به محلّ پيدايش اعصاب بينايى، به بخش مؤخّر دماغ نزديكتر است از اين رو اعصاب سامعه خشك‌تر و سردتر مى‌باشند و حرارت غريزى در آنها بيشتر پذيراى نابودى است، علاوه بر اين عصبى كه در داخل گوش قرار دارد و شنوايى بسته به آن است بر خلاف عصب بينايى بايد آشكار، و گوش براى دخول هوا باز باشد، بدين جهت عصب گوش سخت‌تر آفريده شده و هر چيزى سخت‌تر باشد خشك‌تر، و تباهى آن در بدن سريعتر است، با اين همه ممكن است از كار افتادن شنوايى پيش از بينايى به سبب بيرون آمدن روح از عضو سامعه پيش از باصره و يا به علل ديگر باشد، و خدا داناتر است.

اما علّت نفرت طبع آدمى از مرده، و ترس او از نزديك شدن به آن اين است كه نيروى واهمه، خيال آدمى را تحريك و به او القا مى‌كند كه ميّت حالى شبيه او دارد، و اين خيال چنان قوّت مى‌گيرد كه شخصى كه در محلّى تنها در كنار مرده نشسته مى‌پندارد كه ميّت او را به سوى خود مى‌كشد، و در نتيجه دچار همان ترس و نفرتى مى‌شود كه بطور طبيعى از ميّت در دل احساس مى‌شود، و در اين جريان عقل، هيچ نقشى ندارد.

(22021- 22013)

6- و أسلموه فيه الى عمله:

اين جمله اشاره است به اين كه هر نوع ثواب و عقاب اخروى كه به آدمى داده مى‌شود، بر حسب آمادگى و قابليّتى است كه در نتيجه كارهاى خوب و بدى كه انجام داده، از پيش براى خود فراهم كرده است، بنا بر اين در آن هنگام كه انسان هيچ يار و ياورى ندارد، تنها چيزى كه به او سود يا زيان مى‌رساند عمل گذشته اوست، و چون مقصود امام (ع) بيم دادن و ترسانيدن‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست