(21661- 21658) 1- خالقا و معبودا هر دو حال و منصوبند بنا بر معناى
فعلى كه در سبحان وجود دارد، يعنى اسبّحك خالقا و معبودا (تو را در حالى كه
آفريننده و معبودى تنزيه مىكنم)، اين سخن اشاره است به اين كه تنزيه و تقديس حقّ
تعالى از هر دو نظر واجب است، هم از نظر اين كه آفريننده خلايق است و هم به اعتبار
اين كه معبود يگانه و منزّه از داشتن شريك و مانند است، زيرا چون اوست كه به
تنهايى جهان هستى را پديد آورده و ايجاد فرموده سزاوار است كه خلايق تنها او را
عبادت و پرستش كنند، و تنزيه او از اين كه چيزى با او برابر و مانند باشد از هر دو
جهتى كه گفته شد واجب است.
(21691- 21662)
2- بحسن بلائك عند خلقك خلقت دارا
بحسن كه جارّ و مجرور است متعلّق به خلقت مىباشد، و واژه دار، براى
اسلام و مأدبه براى بهشت استعاره شده و منظور از داعى پيامبر اكرم است (ص) و اين
تشبيهات در يكى از احاديث نبوى آمده كه فرموده است: إنّ اللّه جعل الإسلام دارا و
الجنّة مأدبة و الدّاعى إليها محمّدا يعنى خداوند اسلام را سرا و بهشت را ضيافت و
محمّد (ص) را دعوت كننده به سوى آن قرار داد، جهت استعاره نخستين اين است كه اسلام
پيروان خود را گرد مىآورد و مانند خانه از اهل خود حمايت مىكند، وجه استعاره
دوّم اين است كه در بهشت آنچه دلخواه است گرد آمده و همه لذّات و خوشيها فراهم شده
است همان گونه كه در ضيافت ديده مىشود، احتمال دارد كه مراد از دار، سراى آخرت
باشد زيرا محلّ اجتماع و استقرار است، و منظور از مأدبه يا مهمانى در اين سراى،
بهشت مىباشد. و واژههاى هشتگانه مشربا تا ثمارا و ... كه منصوبند براى مأدبه
تميزند، و آشكار است كه اسلام و بهشت و دعوت به سوى آن، آزمايش نيكويى است كه
خداوند از آفريدگانش به عمل مىآورد، و معناى آزمايش خداوند متعال از بندگانش را
پيش از اين شرح دادهايم، يكى از شارحان گفته است: بحسن