لغت «مضمار» براى مكانى كه در آن، اسب را
اين چنين لاغر مىكنند نيز به كار مىرود (سباق): مصدر باب مفاعله و به معناى
مسابقه (از يكديگر پيشى گرفتن) است و ممكن است جمع «سبقه» باشد همانند «نطاف» جمع
«نطفه» [1] و يا اين كه جمع سبقه باشد،
مثل «حجال» كه جمع «حجله» است يا جمع «سبق» باشد مانند: «جمال» كه جمع «جمل» است و
هر سه شكل (سبقه، سبقه، سبق) به معناى جايزهاى است كه براى برنده مسابقه قرار
داده مىشود خواه مال باشد يا عزّت و افتخارى كه باعث سربلندى او گردد.
(منيّة): به معنى مرگ است (بؤس): كمال نياز و احتياج (تحرزون):
نگهدارى مىكنيد
[ترجمه]
از خطبههاى آن حضرت است كه در بيوفايى دنيا و توجّه دادن مردم به
آخرت ايراد شده است. «پس از ستايش خداوند متعال و درود بر رسول گرامى اسلام، مسلم
است كه دنيا بر شما پشت كرده و بدرود خود را اعلام مىدارد، و آخرت رو به سوى شما
آورده، ورود خود را اطّلاع مىدهد. بنا بر اين امروز، روز رياضت و رنج و عبادت، و
فردا هنگام سبقت گرفتن به سوى بهشت است. آن كه در مسابقه عمل نيك جلو افتد، بهشت
را پاداش مىگيرد، و آن كه عقب ماند.
پايان كارش جهنم است. آيا توبه كنندهاى نيست تا پيش از فرا رسيدن
مرگش توبه كند؟ و آيا عمل كننده بخيرى نيست؟ كه براى روز دشوار قيامت هم اكنون دست
به كار شود؟! به هوش باشيد، شما در روزگار اميدوارى هستيد، كه در پس آن مرگ و
گرفتارى است، پس آن كس كه در روز اميدوارى براى روز گرفتاريش عمل كند، عملش به او
سود مىبخشد، و مرگش به او زيان نمىرساند و هر كس پيش از فرا رسيدن مرگش در عمل
كوتاهى كند، عمل نكردن موجب خسران مىشود، و اجلش به او زيان وارد مىكند. آگاه
باشيد، در روزگار خوشى براى خدا با خضوع عمل كنيد، چنان كه در ايام گرفتارى از روى
ناچارى عمل مىكنيد. بدانيد كه من هيچ
[1] در متن شارح، نظفه و نظاف نوشته شده ولى ظاهرا بايد نطفه و
نطاف باشد چون صورت اول در فرهنگها ديده نشده ولى صورت دوم وجود دارد ظاهرا غلط
چاپى است.