اين كلام اشاره به بيتابى و اضطرابى است كه
از ياد معاد و ترس قيامت به آنها دست مىدهد، چنان كه شخص پا بر آتش نهاده از
حرارت آن تاب نمىآورد اينان نيز ناراحتند و بيتابى مىكنند.
5- ميان دو چشمشان «پيشانى» همچون زانوى بز، بدليل سجدههاى طولانى
پينه بسته است. وجه شباهت اين است كه جايگاه سجده در چهره آنها بتدريج كبود و پس
از مدّتى پوستش مىميرد و سخت و سفت مىشود. چنان كه زانوى بز «بعلّت خوابيدن بر
زانو» روى زمينهاى خشك و خشن پينه مىبندد.
6- هنگامى كه در نزد آنها ياد خدا آورده شود، چنان چشمهايشان پر از
اشك مىشود، كه گريبان و دامنشان را تر مىكند.
بعضى از روات نهج البلاغه كلمه «جيوبهم» را «جباههم» كه بمعنى صورت
است، قرائت كردهاند. مطابق اين روايتتر شدن صورت از اشك چشم، در حال سجده ممكن
است [1].
چنان كه درخت از باد تند مىلرزد، آنها از خوف عذاب پروردگار و يا
محروم ماندن از رحمت الهى ترس دارند و بر خود مىلرزند.
گاهى ترس و اضطراب بدليل ترس از كيفر خداوند است و گاهى بدليل شوق و
علاقه وافرى كه به ثواب خداست و انسان مىترسد كه از آن محروم شود.
اين سخن امام (ع) مطابق كلام حق تعالى است كه مىفرمايد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ»^[2].
[1] تر شدن صورت از اشك چشم در حال سجده ممكن نيست.- م.
[2] سوره انفال (8) آيه (2): مؤمنان كسانى هستند كه هرگاه ياد خدا
به ميان آيد دلهايشان ترسان مىشود.