حركت خود را در جهت حركت اولاد پيامبرتان
قرار داده و ملازم آنها شويد، و از آنها پيروى كنيد. زيرا، آنان هرگز شما را از
راه راست بيرون نبرده و بهلاكت نمىرسانند.
(بنا بر اين) اگر آنان جايى درنگ كردند شما نيز درنگ كنيد و اگر آنها
بر كارى اقدام كردند شما نيز اقدام كنيد (در كار امامان (ع) چون و چرا نداشته
باشيد) از اهل بيت پيغمبر (ص) جلو نيفتيد كه گمراه مىشويد و از آنها عقب نمانيد
كه بهلاكت مىرسيد. من اصحاب محمّد (ص) را ديدهام، هيچ يك از شما بدانها شباهت
نداريد! آنها با هيئت ژوليده مويى و گردآلودگى، صبح مىكردند، زيرا شب را بسجده و
قيام سپرى كرده بودند. ميان رخسار و پيشانى خود نوبت نهاده بودند، گاهى در پيشگاه
خدا رخسار بر خاك مىگذاشتند و گاهى به عبوديّت پيشانى بر زمين مىساييدند. چنان
در سوز گداز روز معاد خود بودند، كه گويا بر سر آتش پا نهاده باشند. ميان دو
چشمشان (سجدهگاه) بر اثر سجدههاى طولانى همچون زانوى بزها پينه بسته بود. هنگامى
كه نام خداوند سبحان به ميان مىآمد، از سوز عشق و درد فراق، چنان اشك از ديدگانشان
سيلان مىكرد. كه دامان و گريبانشان تر مىشد. از ترس كيفر خداوند، و اميدوارى
بثواب او مانند درختى كه از وزش باد تند بلرزد بر خود مىلرزيدند. (ياران رسول خدا
چنين بودند)»
[شرح]
(18674- 18631)
فقوله عليه السلام: و لئن أمهل الظّالم إلى قوله ريقه:
اين فراز از كلام امام (ع) براى تهديد مردم شام آورده شده است، كه
خداوند آنها را گرفتار مىكند، قوّت و نيرومنديشان را از ميان خواهد برد. پروردگار
در تمام حركات، اعمال و رفتار در كمين آنهاست و در مسير حركتشان كه گمراهى و ضلالت
است قرار گرفته است. روزى گلويشان را گرفته، و جانشان را مىستاند.
از به كار بردن واژه «شجى» و بر «مرصاد» بودن خدا، فهميده مىشود كه
حق تعالى، ستمگران را به كيفر و عقوبت گرفتار مىكند (هر چند اين عقوبت تأخير
داشته باشد، امّا قطعى و يقينى است) چنان كه خود در اين باره مىفرمايد: