است. پيامبر اسلام (ص) از سلسله انبياء الهى
بر آمده و از ميان آنها بر گزيده شده است. منظور از امين خدا بودن انبيا امين
رسالت و پيامبرى آنها از جانب حق تعالى است.
(18371- 18365)
قوله عليه السلام: عترته خير العترة و اسرته خير الأسر
دليل تقدّم عترة بر اسرة چنان كه قبلا دانسته شد اين است كه معناى
عترة از «اسرة» خصوصىتر و تقرّب بيشترى را به پيامبر (ص) مىرساند.
صدق افضليّت عترت، كلام پيغمبر (ص) است كه فرمود: «من و على حسن و
حسين حمزه و جعفر بزرگ اهل محشر و دنيا هستيم» دليل افضليّت اسرة پيامبر (ص) بر
ديگران كلام ديگر رسول خدا (ص) مىباشد كه فرمود: «خداوند از ميان عرب قبيله معد
را و از ميان قبيله معد بنى نضير بن كنانه را و از ميان قبيله بنى نضير هاشم را و
از ميان قبيله بنى هاشم مرا برگزيد.» و در روايت ديگرى فرمود: «جبرئيل به من گفت:
اى محمّد، من شرق و غرب زمين را گشتم و از تو گرامىتر، و از قبيله بنى هاشم
خانوادهاى را شايستهتر نيافتم». و در عبارتى ديگر فرمود: «مردم پيرو قريش هستند،
افراد نيكوكار از نيكوكار آنها و بدكارها از بدكاران قريش پيروى مىكنند.»
(18389- 18372)
قوله عليه السلام: و شجرته خير الشجرة:
بنا بروايتى كلمه «شجر» كه در دو موضع از اين خطبه به كار رفته،
مقصود حضرت ابراهيم (ع) مىباشد و بنا به قولى و بقرينه «نبتت فى حرم» كه مكّه
است، مقصود هاشم و فرزندان اوست.
وصف انبات و السبق» استعاره كلام امام (ع) را ترشيحيّه كرده است. و
لفظ «كرم» كنايه است از پاكى نژاد كه لازمهاش فضيلت آن بزرگوار مىباشد. و لفظ
«فروع» كنايه از خانواده، ذريّه، و ديگر نيكان از قبيله بنى هاشم است. و توصيف
كردن آل پيامبر به «طوال» كنايه از فضيلت نهايى و مقام بلند آنها در شرافت است.