شير دوشش را گاز مىگيرد تشبيه مىكند و جهت
تشبيه را اوصافى همچون چموشى، گاز گرفتن، با دست و پا لگد زدن، شير ندادن و ...
قرار مىدهد. همه اين اوصاف و حالات اشارهاى بر حركات مؤذيانه و پست بنى اميّه
دارد، و كنايه است از آزار دادن، كشتن و نپرداختن حقوق بيت المال مردم مسلمان
(اينها همه نشانه ظلم و بى عدالتى و در يك كلمه فتنه است) سپس امام در مورد حركات
شر آميز بنى اميّه و گرفتارى مردم به دست آنها به ذكر دو مطلب پرداخته است:
1- بنى اميه از آزار و اذيّت و قتل و غارت مردم خوددارى نمىكردند
مگر نسبت به دو دسته:
الف: كسانى كه براى آنها سودى داشتند، پيرو راهشان بودند و با وجودى
كه: منكرات آنها را مشاهده مىكردند بر آنها اعتراض نمىكردند.
ب: كسانى كه ضررى به آنها نداشتند و كارهاى زشت آنها را تقبيح
نمىكردند و بنى اميه هم از آنها ترسى بدل راه نمىدادند نظير عوام الناس و
بازاريان.
2- بيان حال جان نثارانى است كه اطاعت و ياريشان از بنى اميّه مانند
فرمانبردارى برده از آقايش و يا پيروان بى اختيار از مولايشان بود. يعنى بدان سان
كه برده ناگزير از اربابش و يا مزدور از دستور جيره دهنده تبعيّت مىكند و استقلال
شخصى ندارد، آنان نيز با همين ويژگى از بنى اميّه فرمان بردارى مىكردند و مطيع بى
چون و چرا بودند. جز اينان باقى افراد ممكن نبود كه از بنى اميّه حمايت كنند. (پس
طبيعى بود كه مورد آزار و اذيّت بنى اميّه واقع گردند) محتمل است كه معناى كلام
امام اين باشد كه نادانان و جيره بگيران تا حاكميت زور باشد از بنى اميّه حمايت
مىكنند و با نبود زور و با توجّه بملاك يارى كردن آنها، از پيروى بنى اميّه طفره
مىروند. چنان كه امام (ع) در جاى ديگر مشابه