«نشانه وجود معاد اين است، كه ما براى آنها
زمين را پس از مرگ زنده مىكنيم».
بحث هشتم: در باره ستايش حق تعالى است به اعتبار ايجاد ابرها،
رعد و برق و دقّت در جهت حكمت هر يك و در اساس بوجود آمدن آنها و
حيات زندگى زمين.
امّا حكمت ايجاد ابرها، رعد و برق و باران اين است كه زمين خشك سرسبز
شود و گياه بروياند زيرا بقاى حيوان و قوام وجودى و غذاى حيوانات به نباتات بستگى
دارد. چنان كه امام (ع) بدين حقيقت اشاره كرده و مىفرمايد:
ثم لم يدع جرز الأرض الّتى تقصر مياه العيون و الأنهار عنها و لا تجد
جداول الارض ذريعة الى بلوغها الى قوله و جعل ذلك بلاغا للأنام و رزقا للانعام؛
همه اينها را خداوند براى اين كه انسان بخواستههايش برسد و روزى چهارپايان باشد
خلق كرده است. سخن امام (ع) شبيه كلام خداوند است كه مىفرمايد: أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ
الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ
أَ فَلا يُبْصِرُونَ[1].
بحث نهم: اين بحث در ستايش پروردگار است بلحاظ گشودن راهها در
مجراى كوه و اطراف آن.
مقصود از «فجاج» راههاى وسيعى است كه در اطراف كوهها پديد آمده است
«مانند درهها و شكافهاى وسيع كوه» خداوند تعالى در اين باره مىفرمايد: «وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ[2].»
و همچنين امام (ع) خدا را بلحاظ بر پا داشتن علائمى كه سالكان راه،
مقصد حركت را گم نكنند مىستايد. يا منظور از «منار» ستارگانند، چنان كه
[1] سوره سجده (32) آيه (27): آيا نمىبينند كه ما آبها را تا
سرزمين خشك مىرانيم و به وسيله آب زراعت را از زمين بيرون مىكنيم تا خود و چهار
پايانشان از آن بهرهمند شوند آيا اين حقيقت را نمىبينند.
[2] سوره انبياء (21) آيه (31): ما در داخل كوهها فجاج را قرار
داديم تا شايد به وسيله اين راهها هدايت شوند.