حكم نمىكند، عمل مىكنند با وجودى كه هواى
نفس سرچشمه مخالفت با شريعت و پيشوايان بر حقى است كه در فراگرفتن احكام و دستورات
دين بايد به آنها مراجعه كرد. ولى بر خلاف حقيقت هر كسى خود را پيشوا مىداند و
درك خود را، ملاك حق قرار مىدهد، هر چيزى را كه هواى نفسش صلاح بداند بكار
مىبندد و به رأى خود عمل مىكند. گويا انديشهاش، محكمترين وسيلهاى است كه هر كس
بدان چنگ زند، هرگز گمراه نمىشود، و در بردارنده اسباب استوارى است كه انسان را
از خطا باز مىدارد بدين معنى كه دستورات عقل فرامين آشكار و ادلّهاى واضحاند كه
اشتباهى در آنها نيست.
پيش از اين معناى «حكم» دانسته شد، و لفظ «عرا» «ثقات» از بندهاى
استوار و قابل اعتماد استعاره آمده است و جهت استعاره قبلا ذكر گرديد.