با پرسش انكارى امام (ع) مىپرسد كه به كدام وادى ضلالت مىروند؟ و
چه وقت از گمراهى و انحراف باز مىگردند. پرسش انكارى امام به اين دليل است كه
آنها را در راه باطل، (با اين كه نبايد باشند) مىبيند.
حرف «واو» در جمله «و الأعلام ...» بيان كننده حال است. و مقصود از
«أعلام» پيشوايان دين است و علم بودن آنها به دليل وضوح و ظهورى است كه در ميان
مردم دارند.
كلمه «المنار» هم بسان كلمه «الأعلام» معنى حال را مىدهد، و منظور
از «نصب» در عبارت امام (ع) قيام امامان (ع) به پيشوايى و بودن آنها در ميان مردم
است. با توجّه به حضور امامان، در بين جامعه و آمادگى آنها براى ارشاد و هدايت،
امام (ع) بيراهه روى افراد جامعه را ناپسند دانسته و بر آنها انكار نموده و از آن
اظهار تعجّب مىكند. بدين تعبير كه: فأين يتاه بكم و كيف تعمهون، با اين وصف كه
حجت و راهنما در ميان شما هست چرا سرگشتهايد و چرا بيراهه مىرويد؟
امام (ع) كه مسير حركت افراد جامعه را گمراهى جهالت، ترديد، دو دلى و
ستمكارى مىبيند با پرسش تعجّبى سؤال مىكند كه كجا مىرويد؟.
از عبارت فوق معنى كلام حضرت: و انّى تؤفكون، كاملا روشن مىشود.
خطاب به مردم مىفرمايد: «با وجود بيراهه روى و سرگشتگى و نادانى، چه
وقت از حيرت، سردرگمى و گمراهى، باز مىگرديد؟» اين سخن امام (ع) معنى انكار را
دارد، يعنى با داشتن چنين صفاتى هرگز موفّق به بازگشت نخواهيد شد، و راه خير و
صلاح را نخواهيد رفت!
(14794- 14775)
قوله عليه السلام: و بينكم عترة نبيّكم.
«واو» در آغاز كلام حضرت «و بينكم» بمعنى حال است و عمل كننده در حال
فعل «تعمهون» و يا فعل