(14487- 14486) دوّم: حزن و اندوه را به
لحاظ گناهانى كه مرتكب شده است شعار خود قرار دهد. يعنى نگران آن معصيتهايى باشد
كه نسبت بفرامين خداوند انجام داده است «توجّه داشتن به گناهكارى» از نشانههاى
يارى خداوند و آمادگى لازم براى رسيدن به كمال برتر است.
(14490- 14488) سوّم: ترس و خوف از خداوند را همچون لباس بر تن داشته
باشد. لفظ «جلباب» كه به معنى پوستينى و يا لحاف است، براى ترس و خوف از كيفر
خداوند استعاره به كار رفته است. وجه شباهت اين است كه هر دو بدن را كاملا
مىپوشانند. خدا ترس بودن هم از جمله كمك و اعانتهاى خداوندى، در رسيدن به سعادت
مىباشد.
(14495- 14491) چهارم: درخشش چراغ هدايت در قلب پرهيزگار است. اين
جمله به روشن شدن نور معرفت الهى در آيينه ضمير اشاره دارد، كه البتّه نتيجه پيدا
كردن استعداد از جهت اندوه و ترس خداوندى است. به همين دليل امام (ع) جمله:
فزهر مصباح الهدى فى قلبه را با حرف «فا» بر جملات قبل عطف گرفته
است.
لفظ «مصباح» را براى نور معرفت استعاره آورده است، بدين جهت كه روشنى
چراغ و شناخت و معرفت، موجب هدايت و ارشاد مىشوند و در اين فايده مشترك هستند. در
اين عبارت لفظ محسوس «چراغ» از امر معقول، يعنى معرفت استعاره آمده است.
(14501- 14496) پنجم: پرهيزگاردارى چنين خصوصيتى است، كه نيازمنديهاى
لازم را براى روز باز پسين و آخرت خود آماده كرده است. لفظ «قرى» استعاره از
كارهاى شايسته و «يوم نازل» كنايه از روز قيامت است. لازمه استعاره تشبيه كردن روز
قيامت به روز مهمانى است، كه انسان همواره انتظار ورود به آنجا را دارد. وجه شباهت
اين است: چنان كه، غذاى كامل و آماده، موجب آبرو و حيثيّت ميزبان در برابر مهمانان
مىشود و او را از اتّهام رهايى مىبخشد، و موجب سپاسگزارى