خداوند كه در آخرت چه خواهد كرد و پس از مرگ
چه پيش خواهد آمد، به علّت آرزوهاى طولانى فراموش مىكند، زيرا كه چنين انسانى در
زندگى دنيا غرق شده، و بكلّى از عالم آخرت بى خبر مىماند.
ج- آرزوى طولانى داشتن غرور ايجاد مىكند، و دارنده چنين آرزويى خود
مغرور است.
بعضى از شارحان لفظ «غرور» را به فتح «غ» يعنى «غرور» خواندهاند در
اين صورت معنى جمله اين است. كه آرزوى طولانى خود بى خبرى از ياد خدا و امور خير
نيست بلكه سبب فراموشى از ياد خدا مىشود. پس مىتوان فراموشى را بوى نسبت داد.
بعضى ديگر كلمه «غرور» را با ضمّه تلفّظ كردهاند «غرور» در اين صورت
استعمال غرور بجاى شخص مغرور مجاز است، يعنى اطلاق لازم بر ملزوم شده است، آرزوى
طولانى داشتن فريب نيست بلكه سبب فريب خوردگى است، لازمه آرزوى طولانى داشتن اين
است كه شخص فريب بخورد و به كارهاى مفيد و سعادت بخش نرسد.
تكذيب كردن آرزوى طولانى چنان كه امام (ع) دستور مىدهد بدين گونه
است كه همواره مرگ را به يادآورى و در قلب متوجّه مرگ، رجوع به سوى خداوند و معاد
باشى. در باره اين كه چرا امام (ع) كنار گذاشتن آرزوهاى طولانى را «تكذيب» تعبير
كردهاند. بدين جهت است كه شخص آرزومند، به آنچه دل مىبندد و آرزو پيدا مىكند.
به خيال واهى خود، آن را برآورده مىبيند، ولى اگر به عقلش مراجعه كند، و فرا
رسيدن مرگ و قطع آرزوها را در نظر بگيرد، بخود اجازه خواهد داد، كه احكام خيالى
خود را كه آرزويى واهى بيش نيست تكذيب و رد كند.