آمادگى شنيدن موعظه را داشته باشد، و در
برابر دستورات خداوند خاضع و خاشع شود.
2- تقواى كسى كه، به گناهكارى خود اعتراف دارد و به درگاه حق تضرّع و
زارى مىكند.
3- تقواى كسى كه، از خداوند ترسناك است، و اين ترس زبان او را از
گفتار باز مىدارد و موجب عمل شايستهاى كه اسباب نجات او را فراهم كند، مىشود.
4- تقواى كسى كه، از كيفر پروردگار پرهيز دارد، و مبادرت به طاعت و
فرمانبردارى خداوند مىكند.
5- تقوى كسى كه، به مرگ و ملاقات خداوند يقين دارد، اعمال نيك انجام
داده و آن را براى رضاى حق تعالى خالص مىگرداند.
6- تقواى كسى كه، از امور عبرتزا عبرت مىگيرد و آن را نردبان
انديشه خود براى رسيدن به آگاهى امور لازم قرار مىدهد.
7- تقواى كسى كه، از خشم و كيفر حق تعالى رنج مىبرد و از گناه و
معصيت دورى مىجويد.
8- تقواى كسى كه، دعوت كننده خداوند را اجابت كرده، به سوى حق
بازگشته و فرمانبردار اوامر او مىشود.
9- تقواى كسى كه، به عقل و انديشه خود رجوع كرده و از آن بر عليه
شيطان و نفس امّاره فرمان دهنده ببدى مدد گرفته، و از پيروى نفس و شيطان سر باز
مىزند.
10- تقواى كسى كه، به انبيا و اولياى الهى اقتدا مىكرده، و بوسيله
آنها هدايت مىيابد، و در همه اوّضاع و احوال از آنها پيروى كرده، از قصد آنها
تبعيّت مىكند، و كارهايش را مطابق كار انبيا انجام مىدهد.