كارهاى مهم كه بايد به خدا رجوع كنند. دچار
غفلت مىشوند، و اين امر با مقصود شارع مقدس اسلام منافات دارد؛ چه منظور صاحب
شريعت جز توجّه مدام خلق به سوى خدا و به يادداشتن معبود براى روا كردن نيازشان
چيز ديگرى نيست.
2- احكام نجوم، خبر دادن از امورى است كه در آينده تحقّق مىيابد و
اين شبيه آگاهى داشتن از امور غيبى است و از طرفى بيشتر مردم مانند عوام، زنها، و
بچّهها فرقى ميان علم غيب و خبر دادن از غيب نمىگذارند. بنا بر اين آموختن اين
احكام و مطابق آنها دستور دادن موجب گمراهى بيشتر مردم، و سستى اعتقادشان در باره
معجزات مىشود، چون احكام نجومى نوعى خبر دادن از كاينات جهان مىباشد. بعلاوه همه
اينها سبب مىشود، تا مردم در باره عظمت خداوند بىاعتقاد شوند و در باره آيات
كريمه قرآن كه ذيلا نقل مىكنيم ترديد كنند. خداوند تعالى در باره علم غيب
مىفرمايد: قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ
إِلَّا اللَّهُ[1]؛ وَ عِنْدَهُ
مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ[2]؛ و باز مىفرمايد: إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ
عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما
تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ
تَمُوتُ[3].
وقتى كه منّجم چنين تصوّر كند كه حوادث آينده را مىتواند كشف كند،
پس ادّعا كرده است كه پيشامدها را مىداند، و قادر است كه بداند در چه محلّى از
دنيا روى مىدهند! و اين عين تكذيب قرآن است.
[1] سوره نمل (27) آيه (64): بگو هيچ كس غيب آسمانها و زمين را جز
خداوند نمىداند.
[2] سوره انعام (6) آيه (59): كليدهاى غيب در نزد خداوند است كسى
جز خداوند بر آنها اطلاع ندارد.
[3] سوره لقمان (31) آيه (34): علم روز قيامت در نزد خداست، خداست
كه باران را نازل مىكند و جنين داخل رحم را، كه پسر باشد يا دختر او مىداند، هيچ
كس نمىداند كه فردا چه اتفاقى مىافتد، و يا نمىداند كه در كجا از دنيا مىرود.