وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها[1]؛ در آيه ديگر مىفرمايد:
وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ[2]. يعنى
معرفت پيمودن راه خير و شر را، بدو الهام كرديم. عرفاء در بسيارى از موارد، نفس را
به قلب و شقاوت دل را به وارونگى آن، تعبير كردهاند. بدين توضيح كه سعادت و
شقاوت، به فطرتى كه در لوح محفوظ مقرر است مربوط مىشود، پس آن كه عنايت خداوند
را، با جلودارى عقل مطابق آنچه برايش نوشته شده است، بگيرد، آماده قبول هدايت براى
پيمودن راه خدا مىشود و چنين كسى سعادتمند است، و آن كه براه عقل نرود، حكم
خداوندى و قضاى الهى او را گرفتار كرده و به وادى هلاكت و نابودى مىكشاند، چنين
كسى بدبخت و رانده شده از درگاه حق مىباشد. خداوند متعال به همين حقيقت اشاره
دارد كه: فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ[3].
(11610- 11600) قوله عليه السلام: و اجعل شرائف صلواتك و نوامى
بركاتك على محمّد عبدك و رسولك. اين فراز از كلام امام (ع) بعضى از خواستهايى است،
كه حضرت، از خداوند منان دارند. و در طلب آن خواستها دعا مىكنند. منظور از «شرائف
صلواة» تقاضاى رحمت فراوان و كمال جود و بخشش براى اشخاص مستعد و نفوس آماده
فيضگيرى است. و مقصود از «نوامى بركاة» فزونى بركت و عطا و وجود مىباشد.
(11621- 11611)
فصل دوّم در باره پيامبر است
كه او را به دليل دارا بودن صفات متعدّد (بيست و يك صفت) مستحقّ رحمت
خداوند، و زيادى نزول بركت از جانب حق تعالى دانسته است، به ترتيب زير:
[1] سوره شمس (91) آيه (10- 7): قسم به نفس (ناطقه انسان) و آن كه
او را نيكو آفريد و به او شرّ و خير را الهام كرد، هر كس نفس خود را از گناه پاك
سازد به يقين رستگار مىشود و هر كه او را به گناه پليد گرداند البته زيانكار است.
[2] سوره بلد (90) آيه (10): و او را بر خير و شرش هدايت نموديم.
[3] سوره هود (11) آيه (105): گروهى از آنان بدبخت و گروهى
سعادتمندند.