responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 420

بر او باشم. به رسول خدا هم دروغ نمى‌بندم، چون اوّل تصديق كننده و پيرو او بوده‌ام.» با اين توضيح روشن مى‌شود كه منافقين دروغ مى‌گويند.

(11534- 11532)

قوله عليه السلام: كلّا و اللّه.

اين جمله حضرت نتيجه همان برهان فوق است كه توضيح داده شد. يعنى پس از ردّ ادّعاى منافقين ثابت مى‌شود كه اتّهام آنها وارد نبوده و ادّعايشان باطل محض است.

(11543- 11535)

قوله عليه السلام: و لكنّها لهجة رغبتم عنها و لم تكونوا من اهلها

در عبارت فوق حضرت علّت ادّعاى باطل و فاسدشان را توضيح مى‌دهند و آن اين كه، آنچه امام (ع) راجع به حوادث آينده گفته و به آنها خبر مى‌دادند. بالاتر از ادراك ضعيف و ناتوان آنها بود چه درك منافقين جاهل، به مثابه درك حيوانات بود، و براى فهم اسرار و رموز جهان آمادگى نداشتند.

منظور از «لهجة» در عبارت امام (ع) همين اقوال و اسرار و رموز و مقصود از غيبت آنها ناتوانى درك و انديشه آنان از دريافت مطلب و يا حضور نداشتن منافقين در نزد رسول خدا (ص)، به هنگام بيان حقايق مى‌باشد.

با توضيح مطلب به خوبى روشن گرديد كه خرد منافقين و امثال آنها، تحت سلطه پندارهاى واهى قرار داشت و خيالات واهى و نادرست آنان را، به تكذيب حق و انكار آن وا مى‌داشت بديهى است كه در چنين صورتى امام را تصديق نكرده، و از توهّمات و پندارهاى غلط و نارساى خود تبعيت كنند و امام (ع) را بدروغگوئى متّهم كنند.

درگيرى امير مؤمنان (ع) با منافقين كوفه، شبيه و نمودى از رفتار منافقين مدينه با پيامبر (ص) بود. منافقين مدينه رسول خدا (ص) را بسختى آزرده خاطر داشتند، چنان كه كوفيان با على (ع) چنين رفتارى مى‌كردند.

(11545- 11544)

قوله عليه السلام: ويل امّه‌

كلمه «ويل» در لغت عرب به معناى دعاى به 11545 شرّ و يا خبر دادن از امر شرّ است و چون «ويل» به كلمه «امّ» اضافه گردد، نفرين‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست