responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 411

(11388- 11372)

قوله عليه السلام: اصرع اللّه الى آخره‌

در اين فراز حضرت كوفيان را به خوار شدن و بى‌بهره ماندن نفرين كرده است و سزاوار نفرين بودن آنان را جهل و ظلم به نفس معرّفى مى‌كند.

نادانى آنها به اين لحاظ بود كه حق را به اندازه باطل نمى‌شناختند و به همين دليل مورد خشم خداوند قرار گرفتند. امّا دليل اين كه باطل را خوب مى‌شناختند اين بود كه دنياشناس بودند، و به جاى فرمانبردارى از اوامر حق به دنيا و خوشيهاى آن دلبسته بودند و از آخرت غفلت داشتند.

احتمال ديگرى كه در شرح كلام امام (ع): «حق را به اندازه باطل نمى‌شناسيد»، مى‌توان تصوّر كرد اين است: حضرت با اين عبارت به شبهه باطلى كه براى بعضى از آنان پيش آمده و به اين بهانه كه معاويه و يارانش مسلمانند و جنگ با اهل قبله روا نيست (!) از يارى امام سر باز مى‌زدند. اشاره فرموده باشد. و معنى اين فراز كه: «كوفيان باطل را از حق بيشتر مى‌شناسند» بمعنى جهل مركّب آنان كه شديدترين نوع نادانى است مى‌باشد.

آخرين حدّ توبيخ و مذمّت آنان جهل بسيط و مركّبى بود كه گرفتار آن بودند. نشناختن حق، جهل بسيط، و تصديق باطل، جهل مركّب، و ظلم به نفس، از بين بردن حق بود، كه در ميان آنها رواج داشت.

بعلاوه اين فراز سخن امام (ع) بر كورى از فرمان خدا و ناشنوايى و عدم اجابتشان از منادى حق اشاره دارد.

اين سخن امام (ع) كه: «شما باطل را، باطل نمى‌كنيد»، اشاره دارد به اين كه آنها منكر را براى خود و ديگران زشت نمى‌دانستند.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 411
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست