(طعن الشّزر): با سكون «ز» از راست و چپ حمله كردن، حمله مستقيم
نداشتن.
(ظبّى جمع ظبّة): دم شمشير، تيزى شمشير.
(منافحة): درگير شدن با تمام اطراف شمشير، پشت، دم و نوك شمشير.
(اعقاب): جمع عقب يا جمع عقب به معنى پايان كار، عاقبت سرانجام امر.
(سجحا): آسان، سهل.
(سواد): جمعيّت زياد، فراوان.
(رواق): خانهاى كه به شكل خيمه باشد و بر يك پايه و استوانه
برافراشته شود.
(ثبجه): وسط، ميان شيء.
(كسر): كناره خيمه.
(نكوص): رجوع، بازگشت (صمد): قصد (و لن يتركم): بر شما نقصى وارد
نمىكند.
[ترجمه]
«اى جماعت مسلمان، ترس از خدا را روش خود قرار دهيد، لباس آرامش و
وقار را به تن كنيد (در صحنه كارزار)؛ دندانها را بسختى روى هم بفشاريد، زيرا
پايدارى و سختكوشى، دشمن را بيشتر عقبنشينى داده و شمشيرشان را از سرتان دور
مىسازد. زره را كامل پوشيده و در آن بخوبى استتار نماييد، شمشيرها را پيش از نيام
برآوردن در داخل غلاف تكان دهيد (تا ضمن به وحشت انداختن دشمن، بركشيدن آن از غلاف
به هنگام ضرورت آسان شود.)
با چشم نيم باز و خشمآلود دشمن را بنگريد (كه موجب ترس و وحشت آنان
شود. چه نگاه محبتآميز دشمن را به طمع انداخته بر شما جرى مىسازد.)
با نيزههاى خود از راست، يا چپ حمله كنيد (تا دشمن نتواند بر شما
كمين بگشايد) با تيزى دم شمشيرهاى خود خصم را مورد هجوم قرار دهيد (اگر شمشيرتان
در رسيدن به دشمن كوتاه است) با گامى به جلو نهادن آن را بلند كنيد.
(من همواره شمشير خود را در رسيدن به دشمن بدينسان بلند كردهام)
آگاه باشيد كه شما مورد توجّه و عنايت خداونديد، چون پسر عموى پيامبر خدا، صلى
اللّه عليه و آله را يارى مىكنيد. بنا بر اين پياپى بر دشمن حمله كنيد، و از فرار
شرم داشته باشيد چه اين كه فرار از كارزار، موجب ننگ و بدنامى بازماندگان و