انسانها را به عالم جسمانى فرستاد و از آنها
پيمان بندگى گرفت و آنها را به روش عدالت و پيمودن راه راست استوارى و استقامت
بخشيد.
مقصود از بيان سابقه اسلامى خود و هجرت، فرمانبردارى و اطاعت رسول
خدا (ص) در پذيرفتن دين و همراهى با پيامبر و هجرت با آن بزرگوار مىباشد، كه در
تمام اين مراحل به فطرت خدادادى خود پايدار مانده، و نفس خود را به هيچ يك از صفات
پست، هيچگاه آلوده نساخت.
امّا در زمان خردسالىاش به دليل روايت، معروف كه: «هر نوزادى بر
فطرت خداشناسى متولّد مىشود.» و امّا پس از دوران خردسالى از فطرت خداشناسى خود
دور نشد، بدين دليل كه رسول خدا (ص) سرپرستى و تربيت و تزكيه نفسانى او را، در كسب
دانش و وارستگى، از دوران كودكى تا به هنگامى كه رحلت فرمود، بر عهده داشت. ما
قبلا اين موضوع را مفصّلا شرح داديم، و امام (ع) در گفتار بعدى خود، به چگونگى اين
تربيت خواهند پرداخت.
آمادگى لازم و پذيرش نفسانى آن بزرگوار براى انوار مقدس الهى، چيزى
بود كه با سرشت آن حضرت عجين و جزء واقعيت وجوديش شده بود؛ بدان درجه كه هيچ يك از
صحابه رسول خدا به آن مقام و مرتبت ارتقا نيافتند.
با توجّه به اين حقيقت بخوبى روشن شد كه شخصيّتى بدين مقام و منزلت،
از خلفا و اولياى خداوند خواهد بود. بيزارى جستن از چنين شخصيّتى به منزله بيزارى
جستن از خدا و رسول اوست و لازم است كه از چنين كار زشتى دورى شود.