responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 317

آمادگى آنها براى صبر در برابر مشكلاتى است كه فراروى آنها بوده است، و مقصود از نزول نصر و خوارى دشمن اين است كه هر گروهى استحقاق نفسانى خود را از جانب خداوند دريافت مى‌دارد.

(10180- 10173)

آن گاه فرموده‌اند: حتّى استقر الاسلام الى قوله اوطانه؛

«چون پايدارى و استقامت ما به اوج خود رسيد، ديانت اسلام استقرار يافت، و در جايگاه خود ساكن شد.» اين سخن حضرت اشاره است به آن هدف نهايى كه از جهاد با دشمن داشته‌اند، كه عبارت از استقرار يافتن اسلام در دلهاى بندگان خدا بوده است.

امام (ع) لفظ «جران» را به عنوان استعاره به كار برده و اين استعاره را به واژه «القاء» زينت بخشيده‌اند، جهت مشابهت، استقرار يافتن اسلام در جايگاه خود مى‌باشد، همچون شترى كه در مكان خود راحت گرفته و گردنش را با آرامش تمام بر روى زمين دراز كند. همچنين لفظ «تبوّء» را به عنوان استعاره به كار گرفته، و سپس آن را «باوطان» نسبت داده‌اند از جهت تشبيه كردن حالت تزلزل آميز اوّل اسلام، به انسانى كه در آغاز كارش هراسان، ترسناك و متزلزل باشد و سپس در محلى مسكن بگيرد و استقرار يافته، پابرجا شود. لفظ «اوطان» را براى دلهاى مؤمنين استعاره آورده‌اند و جمله «تبوّء اوطانه» را كنايه از استقرار يافتن اسلام در دلها ذكر كرده‌اند.

(10196- 10181)

فرموده است: و لعمرى لو كنّا نأتي الى قوله عود

اين فراز از فرموده حضرت كه سوگند به جان خودم اگر ما مثل شما مى‌بوديم ... بازگشتى است به مقصود اصلى ايراد اين كلام، كه توجّه دادن اصحابش در خوددارى از جنگ مى‌باشد.

جان سخن حضرت اين است كه اگر آن روز ما در كار خود كوتاهى مى‌كرديم چنان كه شما امروز كوتاهى مى‌كنيد. و پيامبر را وا مى‌گذاشتيم چنان كه شما امروز مرا واگذاشته‌ايد، آنچه امروز از پابرجايى دين حاصل شده، حاصل‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست