اجازه خواست كه اين حيوان را بفروشد و يك
حيوان ارزان خريدارى كند.
پيامبر (ص) عمر را از اين كار نهى كرده فرمودند: همين قربانى با ارزش
را قربانى كند.
از دستور پيامبر (ص) فهميده شد كه، خوبى كه اندك باشد از بدى كه
فراوان باشد بهتر است. زيرا سيصد دينار، بهاى سى گاو و يا شتر پيرى بود، كه چاق بوده
و گوشت فراوان داشته باشند. ولى مقصود از قربانى گوشت زياد نيست. منظور تزكيه نفس
و پاكيزگى آن از صفت بخل و آراسته شدن آن به زيبايى عظمت خداوند است. چنانكه
خداوند مىفرمايد: لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ
يَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ[1] و
اين امر در مورد قربانى با توجّه به ارزشمندى آن حاصل مىشود، گوشت فراوان يا كم
داشته باشد مهم نيست.
آنچه از اسرار و رموزى كه در مقرر كردن وجوب قربانى فهميده مىشود،
سنّت پايدارى است كه موجب يادآورى داستان حضرت ابراهيم و آزمايش آن بزرگوار، به
ذبح فرزندش اسماعيل، و نهايت صبر و شكيبائى آن جناب بر محنت و بلاى آشكارى و
دشوارى، مىباشد؛ و از يادآورى اين واقعه نتيجه شيرين صبر بر مصيبت و گرفتارى روشن
مىشود تا مردم اين حقيقت را دانسته و بدان حضرت در مشكلات اقتدا كنند، بعلاوه
پاكى نفس از صفت زشت بخل و آمادگى لازم براى نزديك به حق تعالى كه در قربانى وجود
دارد مورد نظر است.
[1] سوره حج (22) آيه (37): هرگز نه گوشت و نه خوان آنها به خدا
نمىرسد بلكه تقواى شماست كه پيشگاه او مىرسد.