responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 297

خير و نيكى پنداشته‌اند اعراض كنند و از كيفر بزرگ دنياطلبى و هر آنچه موجب ترس مى‌شود بهراسند.

3- نعمتهاى بزرگ خداوند را نسبت به خلق يادآور شده، عاليترين درجه كوشش و بيشترين مرتبه تلاش را در اداى شكر، نارسا و غير كافى مى‌داند.

(9727- 9716) براى توضيح مطلب اوّل، كلام را چنين آغاز كرده‌اند الا و انّ الدّنيا قد تصرّمت ...: «آگاه باشيد كه دنيا در حال گذر است و رفتن و سپرى شدن را اعلان كرده است». منظور از واژه «تصرّم» در عبارت حضرت، گذشت لحظه به لحظه دنيا، به نسبت باقيمانده زمان موجود است؛ و مقصود از: «آذن بانقضاء» اعلان كوچ كردن به زبان حال است براى افرادى كه عبرت گيرنده باشند، بدين معنا كه دنيا براى كسى باقى نخواهد ماند، منظور از جمله «تنكّر معروفها» تغيير و تبديل و دگرگونى است. بدين شرح كه هرگاه انسان خوشيى از خوشيهاى دنيا مانند سلامتى، جاه و مقام، را كه به آنها انس گرفته، داشته باشد، گمان مى‌كند كه آن لذّات پايدار هستند. با لذّتها آشنا شده، آنها را خوب مى‌شناسد و به آنها دل بسته و انس مى‌گيرد امّا پس از اندك زمانى خوشيها از بين رفته و به ضدّشان كه ناخوشى و نقمت است مبدّل مى‌شوند، امورى كه معروف و شناخته شده بودند مجهول و ناشناخته مى‌شوند، سلامتى، جاه و مقام، به بيمارى و بى‌اعتبارى تغيير مى‌يابد، چنان كه گويا سلامتى ناشناخته است. دنيا همچون دوستى است كه ادّعاى صداقت دارد ولى در حقيقت صادق نيست و محبّتش آميخته با دشمنى است.

(9751- 9728) مقصود از كلام حضرت كه «و ادبرت حذّاء» يعنى دنيا رو برگردانده چنان كه گويى هيچ كس به چيزى وابستگى ندارد و بسرعت مى‌گذرد. لفظ «ادبار» را كه به معناى پشت كردن است، براى از بين رفتن خوبيهاى زندگى افراد با مردن و يا هر نوع زوال و از بين رفتن كه ناقض خوشيها باشد، براى دنيا استعاره آورده است.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 297
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست