(عمس): مبهم، غير روشن، كور، از همين معناست عمس الليل: شب تاريك شد.
(محلّه): جايگاه، منزلت.
[ترجمه]
«سپاهيان معاويه از شما خواهان طعام پيكارند، اينك شما يكى از دو كار
را در پيش داريد: يا بايد ذلّت و خوارى را پذيرا گرديده در تشنگى باقى بمانيد، و
يا شمشيرهايتان را از خون دشمنان و خود را از آب فرات سيراب گردانيد. مرگ با ذلّت
در زندگى شماست اگر مغلوب شويد و زندگى با عزّت در مرگ شماست اگر پيروز گرديد.
اينك اين ميدان كارزار، شما و شمشيرهاتان و اين هم شريعه فرات و دشمنانتان. معاويه
گروهى از گمراهان شام را به ميدان جنگ آورده و حقيقت امر را كه رياستخواهى است از
آنان پوشيده داشته و به بهانه خونخواهى عثمان گلوهاى خود را هدف پيكانهاى مرگ قرار
دادهاند.»