بهنگام امارت امير نيكوكار يا بدكار در همه حال اجل خداوندى فرا
خواهد رسيد، اين است كه فرا رسيدن اجل بدكاران را يادآورى كند تا از انجام دادن
كارهاى زشت بر حذر باشند.
در فراز بعدى سخن، امام (ع) فايده وجودى امير را توضيح داده
مىفرمايند:
(8669- 8652)
و يجمع به الفيء ... القوى
بيت المال بوسيله امير جمعآورى، دشمنان سركوب و راهها أمن ...
مىشود.
ضمير در تمام افعال به امير بمعناى مطلق باز مىگردد، زيرا تمام اين
فوايد از بركت وجود امير حاصل مىشود، چه نيكوكار باشد، چه بدكار، تأييد اين ادّعا
اين است: تمام مردم اتّفاق نظر داشتند كه خلفاى بنى اميّه به استثناى دو، يا سه
نفرشان از قبيل عثمان و عمر بن عبد العزيز فاجر بودند، در عين حال بوسيله آنها بيت
المال جمعآورى، سرزمينها فتح و از مرزهاى اسلام پاسدارى و راهها امن شده بود.
نيرومند را در برابر حقّ ضعيف، بازخواست مىكردند، و ستمگرى آنها به انجام اين
امور ضررى نمىزد.
(8676- 8670)
آخرين فراز كلام حضرت در اين گفتار كه «حتّى يستريح برّ و يستراح
من فاجر»
نتيجه وجودى امير نيكوكار و انجامپذيرى امور فوق الذكر اين است، كه
افراد نيكوكار آسايش يابند و از تجاوز بدكاران در امان باشند.
نظر ديگرى در شرح بيان حضرت چنين داده شده است: جمعآورى بيت المال،
سركوبى دشمنان و امنيّت راهها، همچنان بوجود امير و فرمانده، نيكوكار يا بدكار،
برقرار خواهد بود، تا نيكوكار با مردن راحت شود، و يا با مرگ و يا بركنارى امير
بدكار آسايش يابد. معناى روايت دوّم بسيار روشن است و نيازى به توضيح ندارد.