«من در ميان مردمى گرفتار شدهام كه نه فرمانم را اطاعت مىكنند و نه
دعوتم را اجابت مىنمايند. اى بىپدران در يارى كردن پروردگارتان منتظر چه هستيد.
شما نه دين داريد كه به واسطه آن گرد هم جمع شويد و نه تعصب و غيرتى كه به انگيزه
آن بر دشمن بتازيد! تا كى در ميان شما بپاخيزم، فرياد يارى كشم و نداى وامددا بلند
كنم و شما فرياد مرا نشنيده گيريد، و امر مرا اطاعت نكنيد، تا اين كه عواقب بد اين
نافرمانى آشكار شود. با كمك شما مردم، نه خونى را مىتوان طلبيد و نه به مقصودى
مىتوان رسيد. هرگاه شما را به يارى برادرانتان خواندم، صداهاى ناهنجار از خود در
آوريد، شبيه به صداى شترى كه نافش درد مىكند؛ و در كار جنگ سنگينى كرديد يا چونان
شترى كه پشتش از زحمت بار زخم شده باشد؛ و اگر از شما گروهى از روى اجبار به يارى
من برخاستند، اندك لرزان و سست بودند، چنان كه پندارى به زور به سوى مرگ رانده شده
و آن را با چشمان خود مىبينند.»
[شرح]
(8487- 8464) شارح مىگويد: اين خطبه را حضرت به هنگام غارت عين تمر
به دست نعمان بن بشير ايراد فرمودهاند. سبب ايراد خطبه اين بود كه معاويه نعمان
بن بشير را با دو هزار سرباز براى به وحشت انداختن مردم عراق از شام گسيل داشت.
نعمان در حركت به سمت عراق به نزديك محلى به نام «عين تمر» رسيد.
كارگزار آن محل در آن زمان از جانب امير المؤمنين (ع) شخصى به نام
مالك بن كعب ارجى بود مالك بيش از حدود صد سرباز در اختيار نداشت، نامهاى به محضر
آن حضرت نوشت و جريان را به اطلاع رساند. امام (ع) با دريافت نامه به منبر برآمد،
حمد و ثناى الهى را به جاى آورده فرمود: براى يارى مالك برادرتان بسيج شويد-
خداوند شما را هدايت فرمايد- زيرا نعمان بنى بشير با تعدادى از مردم شام كه چندان
هم زياد نيستند. براى حمله به مالك در نزديك عين تمر فرود آمده است. به يارى
برادرانتان بپاخيزيد، اميد است كه خداوند كفّار را به وسيله شما از بيخ و بن بر
كند. از منبر فرود آمد، ولى مردم كوفه از آماده شدن، خوددارى